هپاتیت به معنی التهاب کبد است و انواع مختلفی دارد که بعضی از آنها قابل سرایت هستند و برخی مسری نیستند. بیشتر مبتلایان به هپاتیت آنهم از نوع C و B علائمی ندارد. برخی از این بیماران علائم عمومی عفونت ویروسی را نشان میدهند از قبیل خستگی، دل درد، درد عضلانی و تهوع و بی اشتهایی، ولی در موارد پیشرفته علائم نارسایی کبدی بروز میکند که شامل تورم شکم، اندامها، یرقان و خونریزیهای گوارشی و ... است .
عامل بیماری هپاتیت یک ویروس است و در ابتدا میتواند مثل یک سرماخوردگی بروز نماید. ولی بیماری مزمن هپاتیت "C" بر عکس سرماخوردگی معمولی به دلیل از کار افتادن کبد و مشکل بودن درمان میتواند حیات بیمار را تهدید کند .
در ایران بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر آلوده به این ویروس میباشند. این ویروس عمدتاً از طریق تماس با خون افراد آلوده منتقل میشود .
همچنین روشهای زیر میتواند باعث عدم انتقال این ویروس گردد :
از دیگر نکات مهم در مورد این ویروس این است که به تدریج به کبد آسیب میرساند. یک کبد سالم مواد شیمیایی مورد نیاز بدن را میسازد و مواد سمی را از خون خارج میکند. وقتی شما به این بیماری مبتلا میشوید کبد شما ملهتب میشود و بافت طبیعی تخریب شده به جای آن بافت فیبری و فرسوده میماند .
آزمایش کبد
پس از تشخیص پزشک آزمایش کبد انجام میگیرد. این کار از طریق آزمایشهای خون، سنوگرافی و نمونه برداری از کبد کار بسیار آسانی است و از طریق بی حسی موضعی و از طریق یک سوزن نمونه گیری انجام میشود و بیمار حداکثر یک روز در بیمارستان بستری میشود .
برای انتشار این ویروس کارهای زیر ضروری به نظر میرسد:
نوشتاری از محمد عطاردی، برگرفته از وبگاه سبزینه
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
هپاتیت A
اطلاعات اولیه
عامل هپاتیت A ویروس HAV است که بوسیله مدفوع از بدن شخص آلوده دفع میشود و باعث آلودگی آب آشامیدنی و غذا میشود. راه انتقال این بیماری از طریق آب و غذاهای نپخته یا خوب نپخته شده یا غذاهایی که بوسیله اشخاص مبتلا طبخ میشوند، میباشد. HAV به ندرت از طریق خون به اشخاص دیگر منتقل میشود. هپاتیت A به شکل حاد دیده میشود ولی کمتر آلودگی مزمن بوجود میآورد. یکبار ابتلا به این بیماری در شخص مصونیت دائمی بوجود میآورد.
علایم بیماری
افراد مبتلا به هپاتیت همیشه تمامی علایم بیماری را نشان نمیدهند. برای مثال کودکان هیچ نشانهای از آلودگی ندارند. در حالی که در نوجوانان و بزرگسالان علایم بیماری دیده میشود. این علایم عبارتند از: زردی پوست و سفیدی چشمها ، احساس خستگی و کوفتگی ، درد در ناحیه بالا و طرف راست شکم ، کاهش اشتها و وزن ، تب ، تهوع ، اسهال ، استفراغ ، درد مفاصل ، تیره شدن رنگ ادرار و بیرنگ شدن مدفوع.هپاتیت A باعث افزایش میزان آنزیمهای کبدی میشود، فعالیت دستگاه ایمنی بدن افزایش مییابد. علایم بیماری 4 - 2 هفته بعد از شروع آلودگی بروز میکند. این علایم گاهی از یک هفته تا یک ماه بعد نیز خود را نشان میدهند. 15 درصد مردان 9 - 6 هفته بعد از آلودگی علایم را نشان میدهند و حدود یک درصد افراد علایم بیماری را خیلی شدید و سریع نشان میدهند و به ندرت این بیماری باعث از کار افتادن کبد و مرگ میشود.
چگونگی تشخیص هپاتیت A
بهترین راه تشخیص بیماری ، آزمایش خون است. در این آزمایشها ، دو نوع آنتی بادی برای ویروس مشخص میشود. آنتی بادی ایمونوگلوبولین M که 10 - 5 روز قبل از ظاهر شدن علایم بوسیله دستگاه ایمنی ساخته میشود و کمتر از 6 ماه ناپدید میشود. و آنتی بادی ایمونوگلوبولین G که جایگزین آنتیبادی اول میشود و بدن را در مقابل آلودگی نسبت به HAV ایمن میکند و مصونیت بوجود میآورد.
تفسیر نتایج حاصل از آزمایش خون
ارتباط بین HIV (ایدز) و HAV
افرادی که به ایدز مبتلا هستند بیشتر در معرض ابتلا به هپاتیت A هستند. در این افراد دوره ابتلا به بیماری و بروز علایم و بهبودی کامل طولانیتر است. در افراد مبتلا به ایدز چون داروهای ضد HIV به کبد آسیب میرسانند علایم بیماری هپاتیت A بیشتر بروز میکند. در حقیقت لازم است با مشورت با پزشک ، داروها را قطع کنند تا آنزیمهای کبدی به حد طبیعی باز گردند.
چگونگی درمان
درمان معمول بیماری ، استراحت است. اگر شخص اسهال و استفراغ دارد میتواند از مایعات استفاده کند. اگر چه بهترین راه ، مراجعه به پزشک است ولی میتوان از ایبوپروفن یا مسکنهای دیگر برای مهار نشانههای بیماری استفاده کرد. اگر فکر میکنید، اخیرا ویروش هپاتیت به بدن شما منتقل شده است، گاماگلوبولین تزریق کنید. به شرط آنکه بیشتر از 6 - 2 هفته از ورود ویروس نگذشته باشد.
چگونگی پیشگیری از بیماری
بهترین راه واکسیناسیون است دو نوع واکسن برای این بیماری وجود دارد. VAQTH و HAVRIX. اثرات جانبی این واکسنها خیلی خفیف است و علایمی شبیه سرماخوردگی و درد در ناحیه واکسن میباشد. میتوان از یک واکسن ترکیبی برای هپاتیت B و A استفاده کرد.(TWIRIX) این واکسن بسیار موثر است بطوری که 99 درصد افراد واکسینه شده دیر به بیماری مبتلا نمیشوند. چون در افراد مبتلا به ایدز دستگاه ایمنی تخریب شده است. بعد از واکسیناسیون دوباره به هپاتیت A مبتلا میشوند. بهتر است موقعی که تعداد CD4 در محدوده طبیعی است، واکسن تزریق شود.
هپاتیت ویروسی
شرح بیماری
هپاتیت ویروسی عبارت است از التهاب کبد در اثر یک ویروس. هپاتیت ویروسی انواع مختلفی دارد. شایعترین انواع آن هپاتیت A و B هستند. سایر انواع آن عبارتند از هپاتیت C ، D ، E ، G .
علایم شایع
مراحل اولیه: علایم شبیه آنفلوانزا، مثل تب، خستگی، تهوع، استفراغ، اسهال بیاشتهایی چندین روز بعد:
علل
عوامل افزایش دهنده خطر
پیشگیری
عواقب مورد انتظار
زردی و سایر علایم به حداکثر خود میرسند و سپس در عرض 16-3 هفته تدریجاً ناپدید میشوند. اکثر افرادی که وضعیت سلامتی خوبی دارند در عرض 4-1 ماه کاملاً بهبود مییابند. در درصد کمی از افراد، دچار هپاتیت مزمن میشود. با بهبود از هپاتیت ویروسی معمولاً ایمنی دایمی نسبت به آن ایجاد میشود.
عوارض احتمالی
درمان
اصول کلی
داروها
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
رژیم غذایی
علیرغم نداشتن اشتها، خوردن وعدههای غذایی کوچک و متعادل به بهبود بیماری کمک خواهد کرد. روزانه حداقل 8 لیوان آب بنوشید. هرگز الکل ننوشید.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
منبع: www.irteb.com
هپاتیت B
اطلاعات اولیه
هپاتیت B بوسیله ویروس HBV بوجود میآید. میتوان افراد را علیه این بیماری واکسینه کرد. این ویروس در خون ، منی و مایعات واژینال وجود دارد و از طریق تماس جنسی ، وسایل آلوده تزریق دارو منتقل میشود. زنان باردار آلوده میتوانند از طریق جفت یا در موقع زایمان ، ویروس را منتقل کنند. میزان HBV در خون نسبت ویروس هپاتیت Aبیشتر است و همین باعث انتقال راحتتر آن میشود. هپاتیت B منتقل شده از مادر به نوزاد در موقع تولد میتواند به دو شکل مزمن و حاد دیده شود. مزمن یعنی دستگاه ایمنی بدن تا 6 ماه نمیتواند ویروس را شناسایی و نابود کند، در حالی که ویروس برای ماهها و سالها در کبد باقی مانده و به فعالیت و تکثیر ادامه میدهد.
این باعث سرطان کبد و آسیب آن میشود. کمتر از 10 درصد بزرگسالان بیماری را به شکل مزمن نشان میدهند، در حالی که این رقم در کودکانی که در موقع تولد آلوده شدهاند به 90 درصد و در نوجوانان به 30 - 25 درصد میرسد. خطر ابتلا به ویروس در بزرگسالان بستگی به سلامتی دستگاه ایمنی دارد. برای مثال افرادی که دستگاه ایمنی آنها به دلایلی مانند پیوند عضو ، دیالیز و مشکلات کلیوی ، شیمیوتراپی و ایدز تضعیف شده است بیشتر از افراد سالم مبتلا میشوند. گزارشها نشان داده است که 90 درصد افراد مبتلا به ایدز به هپاتیت آلوده شدهاند و از این تعداد 15 درصد ، آن را به شکل مزمن نشان میدهند.
نشانههای بیماری
تمام افراد آلوده شده با این ویروس علایم بیماری حاد را نشان نمیدهند. 40 - 30 درصد افراد آلوده شده علامت خاصی را نشان نمیدهند. معمولا علایم حدود 6 - 4 هفته بعد از ورود ویروس بروز میکند. مانند هپاتیت A افراد آلوده شده با ویروس هپاتت B حاد احساس بیماری میکنند و قادر به انجام کاری نیستند. کمتر از یک درصد افراد آلوده این بیماری را به شکل خیلی شدید و سریع نشان میدهند که منجر به از کار افتادن کبد و مرگ میشود.اگر دستگاه ایمنی نتواند بیماری را تا 6 ماه مراقبت کند، شخص علایم هپاتیت مزمن را نشان میدهد. نشانههای هپاتیت مزمن مشابه هپاتیت حاد باشد. معمولا در افرادی که چندین سال است مبتلا به بیماری هستند گروهی از علایم اضافی را نشان میدهند. این علایم شامل کهیر ، جوشهای پوستی ، آرتریت ، سوزش یا مورمور کردن در بازوها و پاها (Polyneuropathy) میباشد.
چگونگی تشخیص هپاتیت B
اولین راه تشخیص استفاده از آزمایش خون است که آنتی ژنها و آنتی بادیها که بوسیله دستگاه ایمنی در مقابل ویروس ساخته میشود را مشخص میکند. آزمایشهای ضروری برای تشخیص آلودگی ، تشخیص آنتی ژن HBSAg (آنتی ژن سطحی B) و دو آنتی بادی HBS ( آنتی بادی مربوط به آنتی ژن سطحی) و آنتی بادی HBC ( آنتی بادی مربوط به آنتی ژن مرکزیB) میباشد.
آزمایش با ویروس HBV
بوسیله آزمایش بار ویروسی میتوان تعداد ویروس را در خون مشخص کرد. اگر بار ویروسی بیشتر از صد هزار نمونه در میلیلیتر باشد نشان دهنده فعالیت ویروس در کبد میباشد. وقتی بار ویروس از این مقدار بالاتر رود و آنزیمهای کبدی نیز افزایش یابد درمان باید شروع شود. اگر تعداد کمتر از این مقدار باشد و HBe Anti مثبت و HBeAg منفی باشد باید دستگاه ایمنی را کنترل کرد. در این حال نیز ویروس میتواند منتقل شود.
آزمایش آنزیمی کبدی
آزمایش آنزیم کبدی میزان آنزیمهای کبد مانند آلانین آمینو ترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینو ترانسفراز (AST) را مشخص میکند. افزایش این آنزیمها نشانه آسیب کبد است. در هپاتیت حاد این آنزیمها افزایش پیدا میکند ولی موقتی است و ندرتا مشکلات دراز مدت کبدی بوجود میآورد. در هپاتیت مزمن مقدار ALT کبد به شکل دورهای یا دائمی افزایش مییابد و خطر آسیبهای کبدی دراز مدت را افزایش میدهد.
بیوپسی کبد
این روشها میزان آسیب کبدی را مشخص نمیکنند به همین دلیل از بیوپسی کبد استفاده میشود. بیوپسی برای افرادی که بار ویروسی خیلی بالاتر از صد هزار دارند و آنزیمهای کبد در آنها افزایش پیدا کرده است استفاده میشود.
ارتباط هپاتیت B و ایدز
بزرگسالانی که به ویروس هپاتت B آلوده شدهاند کمتر از 10 درصد احتمال دارد آلودگی را به شکل مزمن نشان دهند ولی اگر شخص به ایدز مبتلا باشد این احتمال به 25 درصد میرسد. زیرا این افراد دستگاه ایمنی ضعیفی دارند. در افراد مبتلا به ویروس ، پاسخ به هپاتیت ضعیف شده یا از بین میرود. این موضوع باعث فعال شدن ویروس میشود و در نتیجه خطر آسیب کبد را افزایش میدهد. ارتباط بین ایدز شدت هپاتیت کاملا معلوم نیست ولی گزارشها نشان داده است که در افراد آلوده با هر دو ویروس خطر ابتلا به سیروز کبدی بیشتر میشود و بار ویروسی بالاتر میرود. همچنین در این افراد خطر از کار افتادگی کبد دو برابر میشود.
درمان هپاتیت B
فرد مبتلا به نوع حاد بیماری احتیاج به درمان ندارد و میتواند با استراحت و قرصهای ایبوپروفن و نوشیدن مایعات بیماری را تحت نظر قرار دهد. درمان فقط برای افراد مبتلا به هپاتیت مزمن تجویز میشود. هدف از درمان ، کاهش بار ویروسی و سطح آنزیمهای کبد میباشد. اگر آنتی ژنهای HBSAg و HBeAg از خون پاک شوند درمان متوقف میشود.
واکسن هپاتیت B
دو نوع واکسن هپاتیت B که محتوی HBSAg میباشد در دسترس است. واکسنهای بدست آمده از پلاسمای خون و واکسنهای نوترکیبی. هر دو نوع واکسن حتی اگر پس از تولد تلقیح شوند مطمئن ، ایمنیزا و اثر بخش هستند. (آنتی بادی مادری تاثیری بر پاسخ به واکسن نمیگذارد) بیش از 90 درصد کودکان حساس پس از سه دوز واکسن ، آنتی بادی محافظت کننده را تولید میکنند و در اکثر مطالعاتی که بر کودکان هم گروه برای بیش از 10 سال انجام شده است اثر بخشی واکسن جهت جلوگیری از حامل مزمن شدن از 90 درصد تجاوز میکند
کبد مثل سایر اندامهای بدن به انواعی از بیماریها مبتلا میشود. به طور کلی میتوان این بیماریها را به 5 گرون عفونی، خود ایمنی، شیمیایی و دارویی، متابولیکی، عروقی و سرطانها تقسیم کرد. از نظر بافتشناسی در اغلب این بیماریها، سلولهای دفاعی بدن (انواع گلبولهای سفید) به بافت کبد نفوذ میکنند. این حالت را التهاب کبد یا اصطلاحاً هپاتیت مینامند.
بسیاری از عوامل عفونی قابلیت ایجاد عفونت کبد را دارند. این عوامل به سه گروه عمده ویروسها، باکتریها و انگلها تقسیم میشوند.
برخی ویروسها منحصراً بافت کبد را آماج حملات خود قرار میدهند. این گروه ویروسها به نام ویروسهای هپاتیت مشهور بوده و برحسب تقدم و تأخر زمان کشف با حروف انگلیسی از A تا G نامگذاری شدهاند. هر یک از این ویروسها متعلق به یک خانواده از ویروسها بوده و از نظر طبقهنبدی هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند. بنابر این به هم تبدیل نمیشوند. غیر از ویروسهای فوقالذکر برخی ویروسهای دیگر هم توانایی درگیر کردن کبد را دارند ولی این درگیری منحصر به کبد نیست و ممکن است بیماریهای دیگری بجز هپاتیت ایجاد کنند. از این گروه میتوان به ویروسهای سرخجه و سرخک اشاره کرد.
شکل
شیوع این بیماری بسیار نادر است هیچ باکتری به طور اختصاصی کبد را درگیر نمیکند، بلکه برحسب شدت بیماریزایی ممکن است کبد هم دچار عفونت شود.
برخی انگلها به طور خاص علاقه به کبد داشته و در عروق آن جا میگیرند. از این گروه میتوان به فاسیولاهپاتیکا اشاره کرد. این انگل در نواحی شمالی ایران به خصوص گیلان شایع بوده و از طریق حلزون به دامهای اهلی و با خوردن گوشت این دامها به انسان منتقل میشود. هر ساله همهگیریهای کوچک و بعضاً بزرگی از آن مشاهده میشود. این انگل آسیب زیادی به بافت کبد وارد نمیکند و با درمانهای ضدانگلی قابل علاج است.
شکل
برخی انگلها به صورت طولانی مدت در کبد باقی میمانند از جمله نوعی کرم به نام اکینوکوکوس پس از نفوذ به کبد ایجاد نوعی کیست به نام کیست هیداتیک میکند، سالها طول میکشد تا این کیست بزرگ شده و به حدی برسد که علائم ایجاد کند. در صورت بروز علائم یا تأیید نوع هیداتیک بیمار باید تحت درمان ضدانگلی و جراحی برای خارج سازی آن قرار گیرد. این بیماری در مناطقی که انسان با سگ و گربه سر و کار دارد مثل عشایر شایعتر است و به خصوص در شمال غربی ایران زیاد دیده میشود. برخی کرمهای بزرگتر به طور اتفاقی از روده وارد مجاری کبدی شده و باعث ایجاد انسداد میشوند مثل آسکاریس که در برخی موارد نیاز به جراحی اورژانس پیدا میکند.
دستگاه دفاعی بدن نسبت به سلولها و مواد درونزاد خودی واکنش نشان نمیدهد به عبارت دیگر قابلیت تمیز عوامل خودی از غیرخودی را دارا است بعضی مواقع نظم این سیستم به هم خورده و برخی سلولها یا مواد بدن برای سیستم دفاعی، دشمن خارجی تلقی شده و از سوی بدن مورد حمله قرار میگیرند. این گروه بیماریها که طی آن سلولهای دفاعی برعلیه اندامهای خود بدن واکنش نشان میدهند خود ایمن یا اتوایمون مینامند. علت این پدیده در بسیاری موارد ناشناخته است مثل تیروئیدیت خودایمن (حمله به غده تیروئید)، هپاتیت خودایمن(حمله به کبد)، آرتریت روماتوئید(حمله به بافت مفصلی) و چند بیماری مشابه. برخی اوقات علت حمله ورود یک عامل خارجی و تشابه ساختمانی آن با مولکولها و سلولهای بدن است بنابر این سیستم دفاعی در موقع حمله آن سلولهای مشابه را هم از بین میبرد مثل تب رماتیسمی که به علت تشابه باکتری ایجاد کننده با برخی پروتئینهای قلبی باعث ایجاد درگیری در دریچههای قلب میشود. گروه بیماریهای خودایمن در خانمهای جوان شایعتر است. خوشبختانه در صورت تشخیص و درمان مناسب پیامدهای وخیم ندارد و غالباً بیماران هپاتیت خودایمن از طول و کیفیت زندگی مثل سایرین برخوردارند.
بسیاری از سموم در کبد جمع شده و برای آن خطرزا هستند. این سموم ممکن است به طور اتفاقی وارد بدن شوند (تتراکلریدکربن که از طریق مواد شوینده وارد میشود) و یا توسط فرد مصرف شوند (الکل) اغلب این سموم توسط سیستم آنزیمی کبد تغییر شکل پیدا کرده و مواد خطرناکتری ایجاد میکنند. این مواد ممکن است مستقمیاً سلولها را از بین ببرند یا مانع عملکرد صحیح آنها شوند. حتی ممکن است با برهم زدن ساختمان درست ژنتیکی باعث ایجاد سرطان در کبد شوند. از این گروه الکل اتیلیک (الکل موجود در مشروبات الکلی) یکی از مهمترین مواد است به طوری که شایعترین علت هپاتیت در کشورهای غربی هپاتیت الکلی میباشد در حالی که این عامل در کشور ما بسیار کمتر دیده میشود.
$ دو نوع اصلی الکل، الکل اتیلیک (موحود در مشروبات الکلی) و الکل متیلیک (چوب) است که دومی گاهی به اشتباه مصرف میشود و هر دو نوع الکل توانایی زیادی در ایجاد هپاتیت دارند. الکل متیلیک بسیاری عوارض دیگر از جمله عوارض عصبی و نابینایی زودرس دارد. در صورتی که بیماری که الکل چوب نوشیده جان سالم به در ببرد در معرض هپاتیت قرار خواهد داشت.
$ ظرفیت پاکسازی خون از این ماده سمی توسط کبد محدود است بنابر این مهمترین عامل در ایجاد هپاتیت الکلی میزان الکل دریاقتی در بلند مدت است. هر چه نوع مشروب غلیظتر (مقدار الکل آن بیشتر) و مدت و دفعات مصرف آن بیشتر باشد احتمال به وجود آمدن هپاتیت الکلی هم بیشتر است. بنابر این همه انواع مشروبات الکلی احتمال ایجاد هپاتیت دارند.
شکل
داروها هم مثل عوامل شیمیایی فوقالذکر میتوانند باعث درگیری کبد و ایجاد التهاب در آن شوند. برخی از داروها باعث تحریک واکنشهای خود ایمنی میشوند و برخی دیگر مستقیماً به کبد آزار میرسانند. استامینوفن یکی از این داروهاست که در مصارف طولانی مدت و بیش از حد مجاز به کبد آسیب میرساند. هالوتان (گازی که در بیهوشی مصرف دارد) به صورت حاد کبد را گرفتار کرده و در صورتی که یکبار بیمار به هالوتان واکنش نشان داد هرگز نباید مجدداً با همان گاز یا مشتقات آن بیهوش شود. یکی دیگر از داروهای معروف در ایجاد هپاتیت ایزونیازید است. این دارو از داروهای اصلی ضدسل بوده که حداقل 6 ماه مصرف میشود. بنابر این هر بیماری که ایزونیازید مصرف میکند باید ماهانه تحت بررسی کارکرد کبد قرار گیرد. سایر داروهای ضدسل مثل ریفامپین هم خاصیت سمی برای کبد دارند.
در این گروه غالباً به علت نقص ژنتیکی در تولید بعضی آنزیمها، موادی که برای متابولیزه شدن به این آنزیمها احتیاج دارند تجمع پیدا میکنند، بسیاری از این مواد قندها یا پروتئینهای بدون عملکردی هستند که در کبد، طحال، مغز استخوان و سایر ارگانها جمع میشوند. از این گروه میتوان به برخی بیماریهای ذخیرهای گلیکوژن و برخی دیگر از فسفولیپیدها اشاره کرد. درمان این بیماریها، عدم مصرف پیش سازهای این مواد یا دریافت آنزیم به صورت داروست ولی معمولاً پیش آگهی مناسبی ندارند. گروه دیگری از هپاتیتهای متابولیکی به علت افزایش و تجمع موادی مثل مس و آهن است.
در یک بیماری ژنتیکی به نام ویلسون، مس در بدن جمع شدن و به علت رسوب در ارگانهای حیاتی مثل مغز، کبد و چشم اختلالاتی ایجاد میشود. در هر بیمار جوانی که اختلال غیرعفونی کبدی دارد ویلسون یکی از تشخیصهای محتمل میباشد. درمان آن استفاده دراز مدت از داروهایی است که با مس ترکیب شده و از طریق ادرار و مدفوع آن را خارج میکنند. تجمع مس از منابع خارجی مثل کسانی که مدتها و منحصراً از ظروف مسی برای پخت و صرف غذا استفاده میکنند ندرتاً دیده میشود. آهن نیز مثل مس در بدن جمع شده و باعث ایجاد بیماری میشود. تجمع آهن در بدن ممکن است از منابع داخلی و یا منابع خارجی (مثل تزریق مکرر خون در بیماران تالاسمی) باشد. این بیماری هموکروماتوز نامیده میشود. کبد یکی از مراکز عمده تجمع آهن میباشد. هپاتیت ناشی از تجمع آهن با قطع مصرف فرآوردههای آهندار و استفاده از داروهایی که آهن را دفع میکنند بهبود مییابد.
این گروه بیماریهای کبدی علل متفاوتی داشته و برای جلوگیری از طولانی شدن بحث وارد آنها نمیشویم.
در هپاتیتهای حاد مدت درگیری و التهاب کبد حداکثر شش ماه است. اغلب ویروسها، الکل و داروها درگیری به شکل حاد ایجاد میکنند. هپاتیت حاد معمولاً پر سر و صدا بوده و علائم بیشتری ایجاد میکند. حالت سرماخوردگی، بدن درد، درد مفاصل، خستگی و بیحوصلگی، بیاشتهایی، تهوع و استفراغ و نهایتاً زردی (که برخی اوقات وجود ندارد) به شدت در هپاتیت حاد دیده میشوند.
$ با توجه به نوع تعریف، هپاتیتهای مزمن هم در ابتدای درگیری در تعریف شکل حاد نمیگنجند ولی چون علائمی نشان نمیدهند بیمار متوجه نمیشود و بنابر این در فاز مزمن تشخیص داده میشود. فلذا به نظر میآید که فقط درگیری مزمن دارند. حتی هپاتیتهای شیمیایی و دارویی هم در ابتدا حمله حاد دارند.
$ هپاتیت حاد سه پیامد دارد. اغلب هپاتیتهای ویروسی در طی مرحله حاد از بین رفته و آثاری از آن بجا نمیماند (نظیر هپاتیتA ). برخی دیگر از هپاتیتهای ویروسی و نیز اغلب هپاتیتهای شیمیایی و دارویی و متابولیکی در مرحله حاد بهبود نیافته و به نوع مزمن تبدیل میشود (نظیر هپاتیت B). سومین پیامد، درگیری برقآسای کبد است در این حالت درگیری ظرف یک ماه منجر به از بین رفتن نسج کبدی و افت شدید عملکرد آن میشود. بیمار به حالت اغما میرود و نتیجه آن اغلب بسیار وخیم بوده و منجر به مرگ بیمار میشود. اگر بیمار از هپاتیت برقآسا خلاص شود بهبود یافته و به مرحله مزمن نمیرسد. تنها درمان قطعی هپاتیت برقآسا پیوند کبد میباشد.
در صورتی که درگیری کبد بیش از شش ماه طول بکشد بیماری را مزمن مینامند. مرحله حاد معمولاً علائم کمتری ایجاد میکند و فقط از طریق بررسیهای آزمایشگاهی شناخته میشود. در هپاتیتهای مزمن ویروسی، تأثیر مستقیم ویروس بر کبد آسیب رساننده نیست بلکه علائم و مشکلات، ناشی از دفاع بدن در برابر ویروس میباشد. چون ویروس در سلولهای کبدی نفوذ کرده و در آن پناه میگیرد عوامل دفاعی برای مقابله با آن سلولهای کبدی را مورد هجوم قرار میدهند و از بین میبرند.
$ هپاتیتهای مزمن ویروسی برحسب پاسخ میزبان و نوع ویروس پیآمدهای گوناگونی دارند. در یک سر این طیف ناقل سالم و در سر دیگر آن سرطان کبدی قرار دارد.
در این گروه بیمارانی قرار دارند که بدن موفق نشده ویروس را کامل از بین ببرد ولی آن را در حالت سرکوب نگاه داشته است، به دیگر سخن تعادلی بین ویروس و سیستم دفاعی به وجود آمده است.
شکل
$ در فرد ناقل سالم، ویروس هپاتیت سرکوب شده، اختلال کبدی به وجود نیامده و علائمی از هپاتیت ندارد. طول عمر و کیفیت زندگی ایشان دقیقاً مثل افراد سالم است.
$ فرد ناقل سالم احتیاج به درمان و نمونهبرداری ندارد. فقط برای کنترل کارکرد کبد باید هر شش ماه یکبار بررسی آزمایشگاهی شده تا در صورت شروع فعالیت ویروسی اقدامات بعدی برای آنها انجام شود.
در بیماران این گروه ویروس سیستم ایمنی را تحریک کرده در نتیجه سلولهای دفاعی به کبد حمله کرده و بافت کبد را تخریب میکنند. علائم بالینی کمی دارند. ممکن است خستگی طولانی مدت، بیاشتهایی و حتی تهوع و استفراغ دیده شود. در بررسیهای آزمایشگاهی و نمونهبرداری از کبد اختلالاتی دیده میشود.
با توجه به نتیجه نمونهبرداری ممکن است احتیاج به درمان ضد ویروسی باشد. نوع درمان بستگی به نوع ویروس داشته و در قسمت مربوط به هر ویروس به آنها اشاره خواهد شد.
این حالت ناشی از مرگ سلولهای کبدی، جانشین شدن بافت فیبری بجای سلولهای سالم است که به علت درگیریهای مزمن ایجاد میشود. ساختمان کبد به هم ریخته و حالت گرهی و سفت پیدا میکند در فصل سیروز با علائم و درمانهای آن آشنا میشویم.
در هر ارگانی که تولید و از بین رفتن سلولها زیاد باشد احتمال بروز خطاهای ژنتیکی و رشد غیرعادی وجود دارد مثل پوست، مخاط دستگاه گوارش و مخاط رحم که همگی از شایعترین محلهای سرطان هستند. التهاب مزمن هم میتواند علتی برای سرطان تلقی شود. هیچ یک از تئوریهای فوق در پیدایش سرطان کبدی به دنبال درگیری مزمن ثابت نشدهاند. ولی به هر حال نقش درگیری مزمن ویروسها در ایجاد سرطان کبدی انکارناپذیر است. گرچه احتمال ابتلا به سرطان برای ویروسهای مختلف متفاوت است ولی هیچ کدام بیش از 5% نیست.
$ در صورت پیگیری مداوم بیمار و تجویز به موقع و صحیح دارو در صورت نیاز، شانس ابتلا به سرطان کمتر میشود. به هر حال احتمال ابتلا به سرطان در بیماران هپاتیتی بیشتر از جمعیت عادی است ولی کلاً شانس بالایی نیست و جای نگرانی زیادی نمیگذارد.
برای بررسی کارکرد هر ارگانی آزمایشهای خاصی وجود دارد. مثلاً برای بررسی کارکرد قلب از نوار قلب استفاده میشود. همچنین برای برآورد کار کلیه از سطح اوره خون و نیز آزمایش ادرار بهرهگیری میشود. کبد در عملیات متفاوتی دخالت داشته و اندازهگیری مواد اولیه یا مواد حاصله از عملیات کبدی میتواند نشان دهنده کارکرد کبد باشد. از بین این آزمایشهای متعدد چند آزمایش به طور استاندارد پذیرفته شده و انجام آنها در بررسیهای کبدی مرسوم شده است. این آزمایشها عبارتند از:
از بین آنزیمهای متعدد کبدی سه آنزیم برای بررسی کارکرد کبد مورد اندازهگیری قرار میگیرند. دو آنزیم ALT و AST در داخل سلول و آنزیم آلکالن فسفاتاز (Alkph) در غشا سلول وجود دارند. در اثر از بین رفتن سلول کبدی این آنزیمها در خون رها میشوند. بنابر این بالا رفتن این آنزیمها نشانهای از تخریب سلولهای کبدی است. دو آنزیم اول (ALT-AST) بیشتر نشان دهنده وضعیت سلولهای کبدی و آلکالن فسفاتاز بیشتر نشان دهنده عملکرد و آسیب مجاری صفراوی به خصوص مجاری خارج کبدی است. سطح نرمال این دو آنزیم در سیستمهای متفاوت فرق میکند و به طور کلی کمتر از 40 واحد بینالمللی است. آلکالن فسفاتاز تا حد 300 برای بالغین و 1200 برای اطفال نرمال تلقی میشود.
$ در هپاتیتهای حاد ویروسی آنزیمها تا حد 20 برابر نرمال و حتی بیشتر هم ممکن است بالا بروند که این امر عادی بوده ولی خود به خود پایین آمده و احتیاج به پیگیری ندارد.
$ انتظار بر آن است که آنزیمها طی 4 ماه به حد نرمال برگردند. ولی در مواردی تا 6 ماه و حتی بیشتر هم ممکن است بالا بمانند.
$ فرد ناقل سالم مثل فرد عادی است. بنابر این سطح آنزیمها هم باید نرمال باشد. در پیگیری دائمی فرد ناقل سالم سطح آنزیمهای کبدی AST و ALT بررسی میشود. در صورت بالا رفتن آنزیمها حتی در حد 5/1 برابر نرمال فرد از حالت ناقل سالم خارج شده و احتیاج به بررسیهای بعدی دارد. بررسی سطح آنزیمها آزمایشی نسبتاً ارزان بوده و کلیدی قابل اطمینان برای بررسی کارکرد کبد است.
مهمترین پروتئین خون بوده، توسط کبد تولید میشود سطح نرمال آن در خون بین 5/3 تا 7 است. کاهش آن از حد 5/3 باعث خروج مایع از رگ و بروز ورم در پاها و آب آورده شکم میشود. کمتر شدن سطح آلبومین از 5/2 از نشانههای درگیری شدید کبدی است.
از دیگر پروتئینهای کبدی است که نشان دهنده وجود التهاب و عفونت میباشد. حد نرمال آن 5/1 (تقریباً 20% پروتئینهای خون) است. در صورتی که میزان گاماگلوبولین از این حد بیشتر شود نشانه التهاب و فعالیت ویروس میباشد.
ساخت بعضی عوامل انعقادی بر عهده کبد است. اختلال کبدی و کاهش تولید این عوامل باعث طولانیتر شدن زمان انعقاد و در نتیجه خونریزی میشود. زمان انعقاد خون در شرایط آزمایشگاهی معمولاً در حد 13 یا 14 ثانیه طبیعی محسوب میشود ولی چون عوامل محیطی تأثیر زیادی بر این زمان میگذارند بجای بررسی سطح مطلق PT، آن را با زمان انعقاد خون نرمال در همان شرایط مقایسه میکنند. این آزمایش شاخص خیلی معتبری برای بیماریهای کبدی نیست.
تخریب گلبول قرمز باعث آزاد شدن هموگلوبین و در مرحله بعدی قسمت پروتئینی آن یعنی گلوبولین میشود. گلوبولین طی عملیات خاصی به بیلیروبین تبدیل میشود. تجمع این ماده و رسوب آن باعث ایجاد زردی میشود. بیلیروبین برحسب وصل شدن به پروتئین خاصی در کبد به دو نوع مستقیم و غیرمستقیم تقسیم میشود که نوع اول قابل حل در آب و بنابر این قابل دفع در ادرار است چون واکنش این دو ماده در شرایط آزمایشگاهی با یکدیگر متفاوت است برای آنها لفظ بیلیروبین مستقیم و غیرمستقیم (برحسب واکنش آزمایشگاهی) به کار میرود. در بررسیهای آزمایشگاهی مجموع بیلیروبین مستقیم و غیرمستقیم (بیلیروبین کل) و نیز بیلیروبین مستقیم به کار میرود.
سطح نرمال بیلیروبین مجموعاً در حد 1 تا 5/1 و سطح بیلیروبین مستقیم در حد 2/0 تا 3/0 میباشد. افزایش سطح بیلیروبین کل و نیز افزایش سطح بیلیروبین مستقیم از 20% بیلیروبین کل افزایش بیلیروبین تلقی شده و باید پیگیری شود. در بیماری هپاتیت حاد سطح بیلیروبین کل معمولاً به 5/4 تا 5 میرسد در فرد ناقل سالم در حد نرمال و در هپاتیت مزمن فعال مختصری افزایش یافته است. بیلیروبین برای بیماریهای خونی و نیز بیماریهای کیسه صفرا شاخص آزمایشگاهی مناسبی است. ولی برای بیماری هپاتیت بررسی مناسب و کلیدی تلقی نمیشود.
نشانههای ویروس به دو دسته کلی تقسیم میشوند یکی ذرات خود ویروس که برای بدن عامل خاجی محسوب شده و اصطلاحاً آنتیژن (Ag) نامیده میشوند. واکنش بدن در مقابل هر عامل خارجی یا آنتیژن تولید نوعی پروتئین خنثی کننده یعنی آنتیبادی (پادتن) است. هر ویروس و آنتیژنی، آنتیبادی خود را دارد و این آنتیبادیهای خاصیت درمانی و در بعضی موارد خاصیت مصونیتزایی دارند. گرچه از نظر تئوریک همه ویروسها آنتیژن دارند ولی در عمل همه آنتیژنها قابل شناسایی نیستند. برخی از ویروسها هم بیش از یک آنتیژن دارند که در جای خود به آنها اشاره میکنیم.
شکل
نوع آنتیبادی برحسب زمان درگیری متفاوت است بنابر این برحسب نوع آنتیبادی میتوان درباره زمان درگیری اظهار نظر کرد. امروزه با پیشرفت دانش میتوان ذرات ژنتیکی ویروس را در خون یا بافت کبد جستجو کرد که به آن (پیسیآر) (Polymerase Chain Reaction) PCR میگویند. این آزمایش در برخی آزمایشگاههای تخصصی انجام شده و هزینه بالایی دارد. به همین علت در خط دوم آزمایشها قرار داشته و برای تأیید اختلالات یافت شده در آزمایشهای سادهتر و ارزانتر به کار میرود. در قسمت بررسی هر ویروس مجدداً درباره نشانههای ویروسی بحث خواهیم کرد.
$ بررسی سطح آنزیمهای کبدی و سطح آلبومین مهمترین شاخص کارکرد کبد هستند. معمولاً فقط از سطح آنزیمها استفاده میشود. بیلیروبین و زمان انعقاد خون (PT) در بسیاری از بیماریها اختلال نشان میدهند و شاخص مناسبی برای هپاتیت نیستند. نشانههای ویروس (آنتیژن و آنتیبادی) فقط در مراحل حاد برای تعیین نوع بیماری و روند درمانی مناسبند ولی برای پیگیری، شاخص مناسبی نیستند و کاربردی ندارند. بررسی ذرات ژنتیکی ویروس یعنی پیسیآر (PCR) برای تأیید آزمایشهای قبلی، میزان فعالیت ویروس و تصمیمگیری در مورد بیوپسی (نمونهبرداری از بافت کبد) کاربرد دارد.
نمونهبرداری از بافت زنده را بیوپسی میگویند. برای انجام بیوپسی بیمار باید بستری شده و برخی آزمایشهای لازم انجام شود. برخی از پزشکان قبل از انجام بیوپسی برای تعیین محل دقیق کبد سونوگرافی هم انجام میدهند. همچنین برای تخلیه محتویات کیسه صفرا و کوچک شدن کیسه میتوان چند ساعت قبل از انجام نمونهبرداری به بیمار مواد چرب نظیر کره خوراند. در موقع برداشتن نمونه احتیاج به بیهوش کردن بیمار نیست و فقط بیحسی موضعی انجام میشود. نمونهبرداری در صورت مجرب بودن پزشک کار راحتی بوده و خطری متوجه بیمار نیست. پس از برداشتن نمونه بیمار باید چند ساعتی (معمولاً یک شب) از نظر خونریزی از محل برداشت نمونه تحت نظر باشد و سپس میتواند بیمارستان را ترک کند. پس از انجام بیوپسی تا یک هفته نباید ورزش و یا کار سنگین انجام داد. نمونه تهیه شده توسط پزشک آسیبشناس (پاتولوژیست) بررسی شده و براساس جدولهای استاندارد موجود به میزان از بین رفتن ساختمان طبیعی کبد و وجود بافت فیبروز و میزان حضور سلولهای دفاعی امتیاز داده میشود. براساس امتیاز بدست آمده نیاز به درمان مشخص میشود.
$ خیر، بیماران مبتلا به هپاتیت حاد به هیچ وجه احتیاج به بیوپسی ندارند. افراد ناقل سالم هم نمیبایست بیوپسی شوند در صورت به وجود آمدن اختلال آنزیمی و یا شواهد ژنتیکی دال بر فعالیت ویروس بیوپسی باید انجام شود. همچنین در بیماران مبتلا به هپاتیت مزمن برای شروع درمان بیوپسی مورد نیاز است.
$ خیر، مطابق آخرین مطالعات راهنمای اصلی درمان ضدویروسی نتیجه بیوپسی است. بنابر این برای شوع درمان حتماً باید بیوپسی انجام شود و گریزی از آن نیست. خوشبختانه امروزه دانشمندان پیگیر یافتن برخی مواد شیمیایی هستند که میزان آنها در خون معادل برداشتن بیوپسی است و شاید بتوان در آینده آنها را جایگزین بیوپسی کرد.
روشهای مختلفی برای تصویر کردن قسمتهای مختلف بدن وجود دارد مثل استفاده از اشعه X ، استفاده از امواج ماوراء صوت (سونوگرافی) و روشهای کامپیوتری سیتی اسکن و ام آر ای (MRI , CT).
$ روشهای تصویربرداری غالباً در بیماریهای انسدادی مثل سنگ کیسه صفرا و نیز کیستها کاربرد دارند. معمولاً در هپاتیت اختلال خاصی توسط این روشهای تصویربرداری کشف نمیشود. گرچه در بررسی پایه بیماران هپاتیت یک سونوگرافی برای بررسی سنگ، کیست و کبد چرب به کار میرود. همچنین در پیگیری بیماران برای یافتن سرطان کبد این روش کاربرد دارد.
$ با وجود آن که سونوگرافی مستقیماً در تشخیص بیماری نقش ندارد ولی از نظر اندازه کبد و طحال و همچنین وجود گره در سطح کبد مهم است در هپاتیتهای حاد اندازه کبد معمولاً بزرگ میشود. از طرف دیگر در صورت رخ دادن سیروز طحال بزرگ و سطح کبد واجد گرههای متعدد بزرگ و کوچک میشود.
بیماری هپاتیتی که از ویروس A ایجاد میشود اختصاراً هپاتیت A میگویند.
آیا نامگذاری ویروسهای هپاتیت به ترتیب شدت عمل آنهاست؟ به عبارت دیگر آیا هپاتیت A از بقیه وخیمتر یا سادهتر است؟
خیر نامگذاری ویروسها براساس توالی کشف آنهاست. ویروس A اولین ویروس هپاتیت است که کشف شد. این ویروس شایعترین علت هپاتیت در کشورهای جهان سوم است و اکثر مردم در این کشورها به این ویروس آلوده هستند.
$ بله، با توجه به عدم رعایت دقیق اصول بهداشتی هپاتیت A در کشور ما به وفور یافت میشود تا جایی که تا 80% مردم شواهد ابتلا قبلی به این ویروس را نشان میدهند.
$ مهمترین راه انتقال ویروس هپاتیت A مدفوعی ـ دهانی است. ویروس هپاتیت A در اوایل بیماری در مدفوع بیمار دفع میشود اگر دفع مدفوع بهداشتی نباشد و منابع آب و غذا یا دست به آن آلوده شود مجدداً از راه خوراکی فرد دیگر مبتلا میشود.
بنابر این مهمترین راه پیشگیری از ابتلا به هپاتیت A رعایت اصول بهداشتی است مثل:
1ـ شستن دستها پس از اجابت مزاج
2ـ شستن دستها پیش از صرف غذا
3ـ استفاده از منابع آبی و خوراکی که از پاک و بهداشتی بودن آنها اطمینان داریم.
شکل
پسر 15 سالهام در اثر مصرف غذا در رستوران نامطمئن به هپاتیت A مبتلا شده است برای آن که بقیه افراد خانواده مبتلا نشوند چه کنیم؟
وسایل فرد مبتلا از بقیه جدا شود به خصوص ظروف، لیوان، قاشق و چنگال او از سایرین جدا باشد در صورت امکان دستشویی بیمار هم جدا باشد و به دقت شسته شود. از تماسهای نزدیک و مداوم با بیمار خودداری شود. همچنین در صورتی که بیماری او تازه کشف شده میتوان آنتیبادی فعال ضدویروس به نام ایمونوگلوبولین A استفاده کرد. گرچه علت شیوع زیاد این بیماری در ایران، استفاده از ایمونوگلوبولین A رواج چندانی ندارد.
علائم هپاتیتها به ویژه هپاتیتهای حاد مشابه یکدیگر است در ابتدا بدن درد و خستگی و احساس کسالت و حالت سرماخوردگی و سپس تب عارض میشود در مرحله بعدی این علائم فروکش کرده و بیمار زرد شده ممکن است ادرار بیمار پررنگ و مدفوع کمرنگ (خمیری) شود.
همسرم از سه روز پیش و پس از بهبودی علائم سرماخوردگی، زرد و بیاشتها شده و احساس ضعف میکند پزشک بیماری او را هپاتیت تشخیص داده، آیا نوع هپاتیت او را بدون آزمایش میتوان تعیین کرد؟
علائم هپاتیتها تقریباً مشابه است و بجز چند تفاوت جزئی نمیتوان نوع ویروس را از روی علائم بالینی مشخص کرد ولی چنان که گفته شد هپاتیت A در کشور ما بسیار شایع است پس به احتمال قریب به یقین هپاتیتهای حاد، ناشی از ویروس A هستند مگر آزمایشگاه ویروسی غیر از آن را نشان دهد.
هفته پیش به علت کسالت و زرد شدن ناگهانی به پزشک عمومی مراجعه کردم. ایشان تشخیص هپاتیت حاد A دادند ولی داروی مشخصی تجویز نکردند. برای گرفتن دارو به چه متخصصی مراجعه کنم؟
روش درمان آن پزشک محترم کاملاً صحیح بوده است هپاتیتهای حاد (به ویژه A) احتیاج به درمان خاصی ندارند. این گروه بیماران فقط باید به اندازه کافی استراحت کنند و در صورتی که تحمل خوردن مواد غذایی ندارند (یعنی مواد خوراکی را بر میگردانند) احتیاج به دریافت سرم دارند.
هفته پیش از مسافرت مناطق روستایی برگشتم و به دنبال بدن درد و سپس یرقان معلوم شد به هپاتیت حاد دچار شدهام در رژیم غذایی خود چه نکاتی را باید رعایت کنم؟
اصلی که امروزه در رژیمهای بیماران به آن معتقدند عدم محدودیت بیدلیل در مصرف مواد مختلف است اگر از موادی که ضرر مستقیم دارند بگذریم، بدن بیمار به علت تغییرات متابولیکی احتیاج بیشتری به مواد مغذی نسبت به فرد سالم دارد. بنابر این بهتر است فرد بیمار برای دریافت بیشتر غذا هر چه تمایل دارد مصرف کند. در مورد هپاتیت حاد هم این اصل صادق است ضمن این که میبایست نکات زیر را رعایت کرد:
· · برای هضم و جذب چربیها به کارکرد درست کبد نیاز است. بنابر این در طی وجود علائم حاد هپاتیت از مصرف غذاهای چرب و سنگین بپرهیزید.
· · چربیها از منابع مهم تأمین انرژی هستند که دو برابر مواد قندی انرژی تولید میکند با توجه به کاهش دریافت چربی در رژیم هپاتیتی میبایست از مواد قندی و نشاستهای بیشتر مثل نان، سیب زمینی، برنج و ماکارانی بهره برد.
· · مصرف مواد پروتئینی مثل گوشت محدودیتی ندارد و بیمار مجاز است که در حد متعارف از انواع پروتئینها استفاده کند.
· · مصرف مایعات برای حفظ تعادل آب و مواد معدنی بدن توصیه میشود.
12 روز است که به علت هپاتیت حاد A در منزل استراحت میکنم چه مدت دیگری باید در منزل بمانم؟
زمان دقیقی برای استراحت وجود ندارد جواب کلی آن است که هر موقع احساس بهبودی و آمادگی برای کار پیدا کردید میتوانید به زندگی عادی بازگردید. این بهبودی معمولاً بین 2 تا 4 هفته پس از ابتلا به دست میآید دقت کنید که در ابتدا از کار و فعالیت و ورزشهای سنگین احتراز کنید.
یکی از همکلاسیهای دخترم 2 هفته به علت هپاتیت A بستری بود و دیروز به مدرسه بازگشته، آیا خطری برای انتقال ویروس به دختر وجود ندارد؟
معمولاً پس از بروز زردی و رفع علائم اولیه بیمار آلوده کننده نیست و 2 هفته زمان تقریباً مطمئنی برای غیرعفونتزا شدن بیمار میباشد بنابر این خطری متوجه دختر شما نیست. نکته مهم گسترش بیماری در دوران نهفته (کمون) است.
$ دوره نهفتگی یا کمون مدت زمانی است که فرد به ویروس آلوده شده ولی علائم هنوز بروز نکرده و در واقع فرد نمیداند که مبتلا است. برای هپاتیت A این دوره کمتر از 2 ماه است. متأسفانه در این مدت ویروس از بدن فرد دفع شده و شانس انتقال وجود دارد.
آیا واکسن ویروس هپاتیت را از بین میبرد؟ در این صورت چرا در درمان هپاتیت از واکسن استفاده نمیشود؟
خیر، واکسن در واقع قسمتی یا تمام ویروس زنده یا مرده است که با تحریک سیستم ایمنی آنتیبادی بر ضدویروس تولید میکند. باقی ماندن این آنتیبادیها در خون مانع ابتلای بعدی فرد به ویروس میشوند درست همان طور که ابتلا به بعضی بیماریهای عفونی نظیر سرخک، آبله مرغان و همین هپاتیت در تمام عمر مصونیت ایجاد میکنند. بنابر این واکسن مستقمیاً بر ویروس تأثیری ندارد و استفادهای هم در درمان نخواهد داشت. تنها واکسن موجود برعلیه هپاتیت در ایران، واکسن برعلیه هپاتیت نوع B است البته واکسن هپاتیت A هم در ایران وجود دارد و به دستور پزشک تزریق میگردد و هپاتیت C اصلاً واکسن ندارد.
شنیدهام که اگر فردی در معرض ویروس هپاتیت قرار بگیرد (مثل اطرافیان فردی که هپاتیت گرفته و یا ورود اتفاقی سوزن آلوده به دست پرسنل بهداشتی) برای عدم ابتلا باید واکسن و ایمونوگلوبولین تزریق کند. آیا واکسن همان ایمونوگلوبولین است؟
خیر ، ایمونوگلوبولین آنتیبادی ضدویروس است که به روشهای خاصی تولید میشود از آن جایی که پس از تزریق واکسن مدتی طول میکشد تا ایمنی ایجاد شود برای تولید سریع ایمنی، ایمونوگلوبولین تزریق میشود. از طرفی عمر آنتیبادیهایی که از خارج به بدن وارد میشود کوتاه است بنابر این ایمونوگلوبولین مصونیت مقطعی ایجاد میکند و ایجاد مصونیت دائم به عهده واکسن است. در حال حاضر در ایران فقط ایمونوگلوبولین بر ضدویروس هپاتیت B موجود است و واکسن و ایمونوگلوبولین A در ایران فقط در بعضی مراکز تخصصی وجود دارد.
سه هفته پیش نوبت سوم واکسن هپاتیت به فرزندم 10 ماههام تزریق شده آیا میتوانم مطمئن باشم که هرگز به هپاتیت مبتلا نمیشود؟
واکسن هپاتیتی که در برنامه واکسیناسیون کشوری از سال 71 به همه نوزادان تزریق میشود واکسن هپاتیت B است باید بدانیم که ابتلا به یک نوع هپاتیت یا دریافت واکسن آن نسبت به بقیه هپاتیتها ایمنی ایجاد نمیکند. بنابر این فرزند شما نسبت به بقیه هپاتیتها مثل هپاتیت A مصون نیست و ممکن است به آنها مبتلا شود.
طبق گزارشات موجود که در این کتاب هم به آنها اشاره شده عده زیادی از مردم به هپاتیت A آلوده شدهاند. ولی تا جایی که میدانم هیچ یک بستگان یا دوستان من که عده کثیری هستند به هپاتیت A مبتلا نشدهاند. آیا این آمار نادرست نیست؟
هپاتیت لزوماً بیماری پر سر و صدایی نیست. در بچهها که بیشترین گروه در معرض خطر ابتلا هستند اکثر موارد بدون علائم کلاسیک بوده و فقط تظاهرات سرماخوردگی دارد. بنابر این بسیاری از این افراد و حتی خود شما ممکن است در دوران کودکی هپاتیت A گرفته باشید بدون آن که بدانید.
دختری 25 ساله هستم، 4 روز است معلوم شده هپاتیت حاد A دارم. بسیار از سرنوشت خود نگرانم. سرانجام این بیماری چیست؟
خوشبختانه هپاتیت حاد A به هیچ وجه خطرناک نیست 9/99% موارد خود به خود بهبود مییابد و هیچ عارضهای برجای نمیگذارد. از هر 1000 نفر بیمار مبتلا به هپاتیت A تنها یک نفر ممکن است درگیری برقآسا پیدا کند. کلاً این بیماری هرگز مزمن نشده و هیچ احتمالی از درگیریهای بعدی کبدی در هپاتیت A وجود ندارد.
شوهرم به هپاتیت حاد A دچار شده آیا لازم است بقیه افراد خانواده واکسن یا ایمونوگلوبولین بگیرند؟
در شرایط فعلی جامعه ما اکثر افراد قبلاً با هپاتیت A مواجه شده و مصونیت دارند. بنابر این نیازی برای تزریق واکسن یا ایمونوگلوبولین وجود ندارد. البته تزریق واکسن و ایمونوگلوبولین A در کشورهای غربی انجام میشود. در آینده با توجه به پیشرفت سطح عمومی بهداشت و مواجهه کمتر با هپاتیت A احتمالاً چنین نیازی وجود خواهد داشت. البته در صورت احتیاج به تزریق باید حداکثر 6 ساعت پس از تماس با فرد آلوده ایمونوگلوبولین و واکسن تزریق شود وگرنه تأثیری نخواهد داشت.
ویروس هپاتیت B یک دهه بعد از ویروس A کشف شد. خانواده آن کاملاً با سایر ویروسها متفاوت است. از مشخصات مهم آن وجود آنتیژنهای مختلف در ویروس میباشد. در صورت ایجاد آلودگی با این ویروس به دلیل وجود آنتیژنهای مختلف، آنتیبادیهای مختلف نیز به وجود میآیند.
$ HB به معنی هپاتیت B و Ag به معنی آنتیژن است. یکی از انواع آنتیژنهای ویروس B است که به آن آنتیژن سطحی یا در اصطلاح قدیمیتر استرالیایی میگویند.
$ مثبت شدن این آنتیژن به معنی ابتلا به هپاتیت B است. طول مدتی که این آنتیژن مثبت میماند (بیشتر یا کمتر از 6 ماه) تعیین کننده حاد یا مزمن بودن بیماری است. چگونگی بقیه نشانههای ویروس و نیز کارکرد کبد وضعیت کلی فرد را تعیین میکند.
$ Ab یعنی آنتیبادی و پروتئینی است که توسط بدن برعلیه آنتیژن s ساخته میشود.
$ وقتی آنتیبادی بر علیه s به وجود میآید یعنی فرد از هپاتیت بهبود پیدا کرده است این آنتیبادی ویروس هپاتیت B را از بین میبرد که به معنی بهبودی کامل فرد است در صورت پاسخ مناسب بدن به واکسن هم این آنتیبادی به وجود میآید. در هر صورت وجود HBsAb دائمی بوده و مصونیت مادامالعمر نسبت به هپاتیت B ایجاد میکند.
حدود 4 سال پیش سه نوبت واکسن هپاتیت B را تزریق کردم. امسال میخواستم مجدداً واکسن بزنم که پزشک توصیه کرد آنتیبادی خود را تیتر کنم منظور چیست؟
تیتر کردن یعنی مشخص کردن میزان آنتیبادی در خون. در صورتی که تیتر آنتی بادی از 100 (و اخیراً حتی 10) واحد بیشتر باشد فرد مصون تلقی میشود.
$ به هیچ وجه، HBcAb نوعی آنتیبادی است که برعلیه یکی دیگر از آنتیژنهای ویروس هپاتیت B به نام HBc یا آنتیژن هستهای تولید میشود خود این آنتیژن در خون قابل ردیابی نیست و فقط آنتیبادی آن قابل اندازهگیری است. وجود آن به معنی درگیری قبلی با ویروس است. HBcAb مصونیتزا نیست.
$ آنتی ژن e یکی دیگر از شاخصهای ویروس B است. وقتی این آنتیژن (HBeAg) در خون وجود دارد بدان معنی است که ویروس در حال تکثیر و تولید است و اصطلاحاً عفونتزا است. در مقابل با به وجود آمدن آنتیبادی (HbeAb) این آنتیژن از بین رفته و فعالیت ویروس متوقف میشود. این آنتیبادی هم مصونیت ایجاد نمیکند.
من قبلاً به هپاتیت B مبتلا شدهام در حال حاضر HBcAb و HBeAb در خون من وجود دارد. ولی بقیه نشانههای ویروس منفی است. آیا من نسبت به هپاتیتB مصون شدهام؟
مصونیت نسبت به هپاتیت B فقط در صورت وجود HBsAb (آنتی بادی ضد آنتی ژن s) در خون ایجاد میشود. HBcAb و HBeAb مصونیتزا نیستند.
$ خیر، علائم هپاتیتهای حاد مشابه است و شدت علائم بستگی به پاسخ ایمنی میزبان دارد نه نوع ویروس. بعضی علائم نظیر درد و تورم مفاصل در اثر هپاتیت B دیده میشوند. اصولاً هرچه علائم بیماری شدیدتر باشد بدان معنی است که پاسخ ایمنی بدن قویتر بوده و احتمال مزمن شدن کمتر است.
$ خیر، برخلاف هپاتیت A ویروس B از راه خون و فرآوردههای خونی و دیگر ترشحات بدن منتقل میشود. راه خوراکی تقریباً برای انتقال این ویروس وجود ندارد. بنابر این فرد مبتلا به هپاتیت B احتیاجی به ایزوله شدن ندارد فقط باید از تماس نزدیک و به ویژه با خون و بقیه ترشحات او پرهیز کرد. البته توصیه شده است اگر فرد مبتلا به هپاتیت B از مرحله ناقل سالم خارج شده و فعالیت ویروس به کبد او آسیب رسانده بهتر است ظرف غذای جدا داشته و مسائل بهداشتی را بیشتر رعایت کند.
من دانشجوی پزشکی هستم و سه هفته است به علت ابتلا به هپاتیت حاد B بستری شدهام ولی در مورد من درمان با داروهای ضدویروسی مثل انترفرون انجام نمیشود علت چیست؟
هیچ کدام از هپاتیتهای حاد (B-A) نیازی به درمانهای ضدویروسی ندارند زیرا در اغلب موارد خود به خود بهبود مییابند همانطور که در مورد شما اجرا شده درمان هپاتیت حاد استراحت و تغذیه مناسب است.
هفته پیش به علت درد بدن و تب و استفراغ بررسی شدم معلوم شد هپاتیت B گرفتهام و آنزیمهای کبدی به بیش از 1000 رسیده است آیا بالا رفتن خیلی زیاد این آنزیمها به معنی از دست دادن کبد است؟ ثانیاً باید بستری بشوم یا خیر؟
برخلاف هپاتیتهای مزمن، در هپاتیت حاد آنزیمها ممکن است تا 100 برابر نرمال هم برسند. این افزایش خطرناک نبوده و کبد شما پس از مدتی بهبود مییابد. بیماران هپاتیت حاد A و B در صورتی نیاز به بستری دارند که به علت عدم صحت کارکرد کبد در تولید عوامل انعقاد خون، زمان انعقاد خونشان طولانی شود و یا به علت استفراغهای شدید و مکرر قادر به تغذیه نباشند. بقیه بیماران میتوانند در منزل استراحت کنند.
شنیدهام در کشور ما حدود 3 میلیون ناقل هپاتیت B وجود دارد، برای جلوگیری از سرایت آیا لازم است که واکسن هپاتیت بزنم؟
بنا به دلایل علمی واکسیناسیون در همه مردم لازم نیست. تزریق واکسن فقط در نوزادان و گروههای در معرض خطر انجام میشود گروههای در معرض خطر یعنی کسانی که در معرض یکی از راههای انتقال ویروس قرار دارند. در فصل بعدی به راههای انتقال و کسانی که باید واکسینه شوند اشاره میکنیم.
حدود 1 سال پیش نوبت اول و دوم واکسن را تزریق کردم به علت مشغله زیاد نوبت سوم را فراموش کردم. آیا لازم است مجدداً سه دوز واکسن را بگیرم یا این که بدنم مصونیت پیدا کرده است؟
جهت ایجاد مصونیت حتماً باید سه نوبت واکسن زد. تزریق 2 نوبت واکسن احتمالاً مصونیت ناقص ایجاد میکند البته شما احتیاجی به زدن سه نوبت دیگر ندارید فقط کافیست دوز سوم را تزریق کنید.
من دندانپزشک هستم. روز گذشته حین کار بر روی یک فرد ناقل هپاتیت B نوک انگشتم زخم شد. از ابتلا به هپاتیت بسیار نگران هستم. چه اقدامی باید انجام دهم؟ ضمن آن که قبلاً واکسن هپاتیت را کامل گرفتهام.
در صورتی که فردی به طور اتفاقی در معرض ویروس B قرار بگیرد دو حالت پیش میآید:
1ـ اگر فرد قبلاً واکسن گرفته باید تیتر HBsAb خونش بررسی شود. در صورتی که مقدار آنتیبادی از 10 واحد بیشتر باشد احتیاجی به اقدام بعدی نیست.
2ـ اگر فرد قبلاً واکسینه نشده و یا شده ولی تیتر آنتیبادی از 10 کمتر است باید بلافاصله ایمونوگلوبولین ضدهپاتیت B بگیرد و همزمان دوره واکسیناسیون برای او شروع شود. با این روش تقریباً غیرممکن است که فرد به هپاتیت B مبتلا شود.
35 روز از ابتلا شوهرم به هپاتیت B میگذرد و هنوز HBsAg او مثبت است آیا شوهرم به هپاتیت مزمن مبتلا شده است؟
خیر، هپاتیت مزمن زمانی است که HBsAg برای بیش از 6 ماه مثبت بماند. HBsAg در هپاتیت حاد معمولاً بین 2 تا 4 ماه پس از ابتلا از بین میرود ولی باقی ماندن آن حتی تا 6 ماه گزارش شده است.
امروز فهمیدم به هپاتیت حاد B مبتلا هستم. آیا این به معنی است که کبدم را از دست خواهم داد؟
خیر، 95% تا 99% افرادی که هپاتیت B حاد میگیرند با واکنش مناسب بدن خود بهبود مییابند و ویروس از بین میرود. فقط تا 5% این افراد تبدیل به هپاتیت مزمن میشوند. در گروه مزمن هم اغلب افراد فقط ناقل سالم محسوب میشوند و 10-5% به هپاتیت مزمن فعال و در صورت عدم درمان به سیروز یا سرطان کبدی میرسند. به عبارت دیگر عده بسیار قلیلی از هپاتیتهای حاد B (در حد 1 تا 5 نفر در هر 1000 نفر) به عواقب وخیم کبدی دچار میشوند ضمن آن که عده اندکی از هپاتیتهای حاد B مستقمیاً به علت هپاتیت برقآسا ممکن است کبد خود را از دست بدهند.
پس از کشف ویروس B دانشمندان متوجه شدند با وجود کنترل روشهای انتقال در هپاتیت A و B هنوز موارد نسبتاً زیادی از هپاتیت دیده میشود که اغلب این موارد پس از تزریق خون به وجود میآمد. این هپاتیت به نام هپاتیت نه A و نه B (non A – non B) مشهور شد تا این که در سال 1989 دانشمندان موفق به ردیابی ویروس آن شدند. این ویروس را برحسب ترتیب کشف C نامیدند.
$ هپاتیت C حاد برخلاف نوع A و B تقریباً بدون علامت است. فقط در یک چهارم موارد علائم غیراختصاصی مثل حالت سرماخوردگی، بی اشتهایی و بدن درد عارض میشود به همین علت است که اغلب موارد هپاتیت C تازه در مرحله مزمن یافت میشوند.
$ متأسفانه خیر هپاتیت C حاد 70% تا 85% موارد تبدیل به عارضهای مزمن میشود و چون حتی در مرحله مزمن علائم کمی دارد شانس بیشتری برای تبدیل شدن به هپاتیتهای فعال، سیروز و سایر عواقب هپاتیت دارد.
$ افرادی که پس از 6 ماه، PCR هپاتیت C آنها منفی میشود فعلاً بهبود یافته تلقی میشوند. ولی اگر آزمایش PCR به جای آن که در نمونه خون آنها انجام شود روی بافت کبدی انجام شود احتمالاً مثبت خواهد بود.
$ ویروس C از نظر ژنتیکی ویژگی مخصوصی دارد که طی آن ساختمان وراثتی خود را دائم تغییر میدهد. بنابر این تاکنون واکسنی ساخته نشده که بتواند در برابر ویروس C مصونیت ایجاد کند. واکسنهای موجود هپاتیت در برابر هپاتیتهای A یا B و یا توأمان هر دو مصونیت میدهند.
در فصل 5 درباره راه مدفوعی ـ دهانی انتقال هپاتیت A و چگونگی پیشگیری آن صحبت کردیم. این فصل درباره راههای انتقال هپاتیت B و C و پیشگیری از آنها میباشد.
$ 1ـ تماس جنسی با افراد آلوده
2ـ فرو رفتن اتفاقی سوزنهای آلوده به دست
3ـ تماسهای نزدیک با افراد مبتلا
4ـ انتقال از مادر آلوده به هپاتیت به جنین
شکل
5ـ تزریق خون یا فرآوردههای خونی آلوده
شکل
6ـ استفاده اشتراکی از سرنگ بین معتادان تزریقی
شکل
$ در کشور ما شایعترین راه انتقال از مادر آلوده به جنین میباشد، در بررسیهای معمول آزمایشگاهی زنان باردار در برخی مراکز HBsAg نیز گنجانده شده است. بنابر این موارد مثبت شناخته شده و برخورد مناسب جهت جلوگیری از انتقال موقع زایمان صورت میگیرد. از طرف دیگر روشهای پیشگیری مثل واکسن و ایمونوگلوبولین نیز وجود دارد بنابر این مجموعاً امیدواریم این راه انتقال کاملاً مهار شود.
من پرستار بخش عفونی هستم و روزانه با خون و سایر ترشحات بیماران هپاتیتی برخورد دارم. چه توصیههایی برای جلوگیری از ابتلا به هپاتیت برای من دارید؟
بیشترین خطر انتقال برای پرسنل پزشکی، به ویژه در جراحان و پرستاران فرو رفتن اتفاقی سرسوزنهای آلوده به دست این افراد است. برای جلوگیری از این راه انتقال:
اولاً بادی حتماَ تمام پرسنل پزشکی واکسینه شوند.
ثانیاً در موقع کار با سوزن برخوردی کاملاً دقیق و احتیاطانگیز داشت.
به مجموعه اقدامات احتیاطی در پرسنل بهداشتی اصول احتیاط همه جانبه یا Universal Percaution گویند.
از نظر اصول بهداشتی تمام سوزنها باید حتماً در پوشش پلاستیکی گذاشته شده و یا توسط دستگاه مخصوص امحا شود. هیچ سوزنی نباید بدون روکش در سطل زباله انداخته شود.
همسرم ناقل هپاتیت B است. برای جلوگیری از ابتلا بقیه افراد خانواده باید چه کار کنم؟
تماسهای نزدیک روزمره مانند آنچه بین افراد یک خانه وجود دارد یکی از راههای انتقال محسوب میشود برای جلوگیری از آن اولاً تمام کسانی که در یک منزل با فرد مبتلا زندگی میکنند باید واکسینه شوند. ثانیاً وسایلی که موقع استفاده از آنها احتمال ایجاد جراحت میرود مثل مسواک، شانه و به خصوص تیغ ریشتراشی باید برای هر فردی منحصر به فرد باشد.
$ افرادی که نیاز به واکسیناسیون دارند یا به عبارت دیگر گروه در معرض خطر عبارتند از:
1ـ کلیه نوزادان متولد شده
2ـ افرادی که به علت بیماریهای خاص مصل تالاسمی یا هموفیلی نیاز به تزریق مکرر خون یا فرآوردههای آن دارند.
3ـ افرادی که به علت بیماریهای کلیوی دیالیز میشوند.
4ـ معتادان تزریقی
5ـ پرسنل پزشکی (پزشکان، پرستاران، کارکنان آزمایشگاه . . .)
6ـ کسانی که با فرد ناقل در یک منزل زندگی میکنند.
7ـ بیماران مبتلا به هپاتیت C مزمن.
یکی از دوستان و همکاران من ناقل هپاتیت است آیا لازم است که واکسن بزنم؟
خیر روابط دوستانه، همکار بودن، داشتن رفت و آمد خانوادگی شانسی برای انتقال هپاتیت B ندارد بنابر این نیازی به واکسیناسیون نیست.
$ در دو حالت ویروس از مادر به جنین میرسد، اول آن که مادر ناقل ویروس باشد که در فصول آینده درباره آن مفصل خواهیم گفت. حالت دوم ابتلا به هپاتیت حاد در موقع بارداری است البته هرچه زمان ابتلا به هپاتیت حاد B به زایمان نزدیکتر باشد شانس انتقال بیشتر است.
زنی باردار در ماه چهارم هستم. با توجه به تبلیغاتی که پیرامون هپاتیت میشود آیا میتوانم واکسن بزنم؟
تزریق واکسن هپاتیت در زنان باردار کاملاً بیخطر است و به هیچ وجه باعث ابتلا جنین به هپاتیت نمیشود البته دو نکته حائز اهمیت وجود دارد:
1. 1. واکسیناسیون در همه زنان باردار لازم نیست در صورتی که خانمی در گروه در معرض خطر قراربگیرد احتیاج به واکسن دارد و صرف حاملگی احتیاجی به واکسیناسیون ندارد.
2. 2. واکسیناسیون مادر در برابر هپاتیت به جنین مصونیت نمیدهد و نوزاد طبق برنامه باید واکسینه شود.
مدتی پیش به علت تصادف و خونریزی شدید 2 واحد خون به من تزریق شد آیا ممکن است به هپاتیت B مبتلا شده باشم؟
اگر این اتفاق 25 سال پیش افتاده بود جواب شما مثبت بود ولی در حال حاضر کلیه کیسههای خون کاملاً از نظر عوامل عفونی شناخته شده مثل ویروسهای هپاتیت بررسی میشوند و تقریباً دیگر شانسی برای انتقال ویروس B از راه تزریق خون یا فرآوردههای آن وجود ندارد، بنابر این تزریق خون در حال حاضر مانند گذشته خطر ابتلا به هپاتیت ندارد. با این وجود باید از تزریق بیمورد خون پرهیز کرد.
با توجه به شیوع بیماریهای عفونی مثل هپاتیت B بین معتادان، چه توصیهای برای مهار و کنترل این بیماری بین معتادان دارید؟
متأسفانه یکی از راههای انتقال در گروه معتادان تزریقی است که رفتارهای غیرقابل کنترل دارند. در مرحله اول بهتر است که مانع ادامه اعتیاد شد. در صورتی که روشهای موجود ترک اعتیاد موفق نباشد باید نحوه مصرف را به راهی بجز تزریق تغییر داد زیرا احتمال انتقال انواع بیماریهای عفونی مثل ایدز و هپاتیت را فراهم میکند. نهایتاً در صورت ادامه تزریق باید از استفاده اشتراکی سرنگ بین گروه معتادان جداً جلوگیری کرد.
اگر تماس جنسی یکی از راههای انتقال هپاتیت B است آیا افراد ناقل نباید هرگز ازدواج کنند؟
انتقال از راه تماس جنسی راه شایعی محسوب نمیشود به عبارت دیگر هر تماس جنسی با فرد آلوده در صورتی که از روشهای فیزیکی جلوگیری (مثل کاندوم) استفاده نشود تنها 5% احتمال انتقال ویروس دارد. درباره ازدواج افراد ناقل در فصول آینده مفصل بحث میکنیم. تماس جنسی برای افرادی ریسک خطر دارد که اصول اخلاقی را رعایت نمیکنند و شرکای متعدد جنسی دارند. به هر حال استفاده از کاندوم و تزریق واکسن ازدواج با افراد ناقل هپاتیت را کاملاً بیخطر میسازد.
$ $ 1ـ تزریق خون و فرآودههای خونی آلوده
2ـ استفاده از سرنگ مشترک در معتادان تزریقی
3ـ تماس جنسی با فرد آلوده
4ـ خالکوبی
شکل
5ـ مصرف مواد محرک مثل کوکایین از راه بینی
شایعترین راه انتقال هپاتیت C در کشور ما چیست؟
متأسفانه اغلب بیماران هپاتیت C در کشور ما افرادی هستند که در سالیان گذشته تزریق خون داشتهاند. مثل بیماران تالاسمی یا هموفیلی یا افرادی که تحت عمل جراحی قرار گرفته و تزریق خون داشتهاند. باید دقت داشت تا 8-7 سال پیش ویروس C ناشناخته بود بنابر این خون و فرآوردههای آن از نظر آلودگی به ویروس C بررسی نمیشد. خوشبختانه در حال حاضر با بررسی دقیق خونها شانس از به در هر واحد کاهش پیدا کرده است. بنابر این گرچه نباید بدون دلیل اقدام به تزریق خون کرد ولی نباید از انتقال هپاتیت توسط انتقال خون واهمه داشت. به نظر میآید در حال حاضر استفاده از سرنگهای مشترک بین معتادان تزریقی شایعترین راه انتقال باشد.
آیا ممکن است فردی هم هپاتیت C داشته باشد هم هپاتیت B؟
با توجه به راههای مشترک انتقال این دو ویروس پاسخ مثبت است اغلب کسانی که آلودگی به هر دو ویروس را دارند معتادان تزریقی هستند. متأسفانه آلودگی همزمان به هر دو ویروس عواقب بسیار وخیمتری دارد، بنابر این چنان که قبلاً اشاره شده حداقل میبایست از استفاده اشتراکی سرنگ بین معتادان به شدت جلوگیری کرد.
کدام ویروس هپاتیت از راه جنسی بیشتر منتقل میشود؟
ویروس B بیش از ویروس C از راه تماس جنسی منتقل میشود. موارد هپاتیت C ناشی از تماس جنسی غالباً در افرادی که شرکای جنسی متعدد دارند دیده میشود.
آیا تاتو (tatoo) هم باعث انتقال ویروس میشود؟
بله انواع خالکوبی و tattoo به ویژه اگر در مکانهای سنتی و آلوده انجام شود هپاتیت C را منتقل میکند. در جنوب کشور آمریکا معتقدند خالکوبی اهمیتی همپای اعتیاد تزریقی در انتقال هپاتیت C دارد. متأسفانه با توجه به شیوع این عمل در بین جوانان باید آنها را از عواقب این کار مطلع ساخت. در صورت تمایل به انجام tattoo حتماً از وسایل یکبار مصرف و مکانهای مطمئن استفاده شود.
با توجه به راههای انتقال هپاتیت B و C روشهای پیشگیری معلوم و آسان است:
1. 1. تزریق سه نوبت واکسن هپاتیت B در افراد در معرض خطر
2. 2. احتراز از تزریق بیمورد خون
3. 3. جلوگیری از تماس با خون یا سایر ترشحات افراد آلوده (عدم استفاده از وسایل آغشته به خون مثل تیغ خالکوبی، تاتو . . . )
4. 4. ترک اعتیاد، تغییر شیوههای مصرف و پرهیز جدی از استفاده اشتراکی سرنگها
5. 5. حفظ اصول اخلاقی
پسرم ناقل هپاتیت B است. دیروز موقع ورزش دچار جراحت پا شد و لباس او به خون آغشته شده است آیا باید لباسش را از بین ببرم؟
در صورتی که لباس یا هر شیئی دیگری به خون فرد آلوده آغشته شود در وهله اول باید خون را با آب سرد در حالی که دستکش بدست دارید کاملاً بشویید. باید دقت کنید ویروس در خون خشک شده هم تا مدتی باقی میماند. بنابر این باید خون کاملاً پاک شود. سپس با دو روش میتوان وسیله را ضدعفونی کرد.
1. 1. استفاده از مواد ضدعفونی مثل مایعات سفید کننده و مواد کلردار
2. 2. جوشاندن برای مدت 20 تا 30 دقیقه
حتی برای اطمینان بیشتر میتوان از هر دو روش استفاده کرد.
در مورد هپاتیت C هم این روش را میتوان به کار برد. دقت کنید مهمترین قسمت پاک کردن اصل خون است.
5 سال پیش سه نوبت واکسن هپاتیت زدهام. آیا اینک باید دوز یادآور تزریق کنم؟
تزریق دوز یادآور(بوستر) وابسته به تیتر (سطح خونی) آنتیبادی (HBsAg) است. تیتر بالاتر از 10 واحد از نظر مصونیت مناسب تلقی میشود. بنابر این برای بررسی تزریق دوز یادآور باید آنتیبادی فرد تیتر شود.
در مورد توالی تیتر کردن نکات زیر شایان ذکر است:
1. 1. تیتر آنتیبادی افرادی که دیالیز میشوند باید هر ساله کنترل شود.
2. 2. پرسنل بهداشتی در سال اول پس از تزریق یکبار بررسی شوند.
3. 3. افراد با رفتارهای اجتماعی خطرناک (معتادان، عدم رعایت اصول اخلاقی و جنسی) هر ساله تیتر آنتیبادی معلوم شود.
4. 4. سایر افراد در معرض خطر پس از 5 سال تیتر شوند.
در هر بررسی که HBsAg از 10 کمتر باشد باید دوز بوستر تزریق شود.
با توجه به این که ویروسهای هپاتیت با یکدیگر شباهتی ندارند چرا اخیراً توصیه میشود در افراد مبتلا به هپاتیت C واکسن B زده شود؟
راههای انتقال هپاتیتهای B و C مشابه به یکدیگر است بنابر این بعید نیست در فردی که به یکی از این دو ویروس مبتلا میشود در معرض ویروس دیگر هم قرار بگیرد. چون عواقب ابتلا همزمان به دو ویروس B و C خطرناکتر از عفونت تنها با یکی از آنهاست. بنابر این واکسیناسیون ضدهپاتیت B در افراد C مورد پیدا میکند و باید در همه مبتلایان به هپاتیت C انجام شود.
$ برخی از تحقیقات اخیر نشان داده نوع خاصی از واکسن هپاتیت B شاید اثر درمانی داشته باشد. ولی هنوز نتیجه قطعی حاصل نشده است از واکسن فعلی موجود در ایران فقط برای پیشگیری استفاده میشود و جایی در درمان ندارد. البته در بیماران هپاتیت B توصیه میشود برای پیشگیری از ابتلا به هپاتیت A واکسن ضد آن را تزریق کنند. چون ابتلا همزمان به دو نوع ویروس هپاتیت عواقب بدتری دارد.
در صورتی که ویروس در مدت 6 ماه از خون فرد بیمار پاک نشود هپاتیت را مزمن مینامند. تمایل 6 ویروس شناخته شده هپاتیت برای مزمن شدن متفاوت است. ویروس A هرگز به شکل مزمن در نمیآید و قطعاً پس از 6 ماه تا 1 سال (در فرمهای نادر) از بین خواهد رفت ویروس نوع E نیز رفتاری مشابه ویروس A داشته بنابر این هرگز مزمن نمیشود ولی ویروسهای B و C میتوانند مزمن شوند.
حدود 8 هفته پیش به علت تب و بیحالی و سپس زردی بررسی شده و معلوم شد هپاتیت B دارم آیا این ویروس برای همیشه در بدن من باقی خواهد ماند؟
علائم گفته شده و زمان ابتلا نشان دهنده هپاتیت حاد B است. بنابر این باید تا مرز 6 ماه صبر کرد و سپس درباره مزمن شدن یا نشدن بیمار اظهار کرد. شانس تبدیل هپاتیت حاد B به مزمن حدود 5 تا 10% است. یعنی از هر 100 بیمار مبتلا به هپاتیت حاد B تنها 5 تا 10 نفر به فرم مزمن در میآیند.
به علت هپاتیت حاد B در بیمارستان بستری شدم چهار روز به علت استفراغ شدید نمیتوانستم غذا بخورم آنزیمهای کبدی من تا 50 برابر افزایش یافته بود با توجه به شدت زیاد بیماری آیا احتمال مزمن شدن بیماری من بیش از سایرین است؟
خیر، بلکه دقیقاً برعکس میباشد. علائمی که بیمار در طی هپاتیت حاد تجربه میکنند حاصل از واکنش بدن در برابر ویروس است. بنابر این هر چه این علائم شدیدتر باشد یعنی واکنش بدن وسیعتر بوده و احتمال از بین رفتن ویروس بیشتر است.
چه عواملی احتمال تبدیل هپاتیت B حاد به مزمن را تقویت میکنند؟
چند عامل در احتمال مزمن شدن مؤثرند. البته وجود این عوامل به معنی مزمن شدن قطعی نیست بلکه اگر فردی با شرایط زیر با ویروس هپاتیت B مواجه و به بیماری حاد مبتلا شود احتمال مزمن شدن او بیش از شرایط عادی است:
1. 1. سن نوزادی
شکل
2. 2. مرد بودن
3. 3. نژاد سیاه پوست یا زرد پوست
شکل
4. 4. زمینه ژنتیکی
5. 5. عفونتهای خفیف و بی سر و صدا
6. 6. مواجه با تعداد زیاد ویروس
7. 7. ضعف سیستم ایمنی و یا استفاده از داروهایی که سیستم ایمنی را تضعیف میکنند.
$ خیر، دو مورد اول و آخر (سن نوزادی و ضعف ایمنی) بسیار بیشتر از بقیه عوامل مؤثرند.
اگر 10% بیماران هپاتیت حاد به مزمن تبدیل میشود با توجه به وجود حدود 3 میلیون فرد مبتلا هپاتیت مزمن، محاسبه ساده ریاضی نشان میدهد 30 میلیون نفر قبلاً هپاتیت حاد گرفتهاند که اکنون 10% آنها یعنی 3 میلیون نفر مزمن شدهاند به عبارت دیگر نیمی از مردم ایران سابقه ابتلا به هپاتیت B باید داشته باشند. آیا واقعاً این چنین است؟
خیر، همان طور که در فصل پیش گفته شد شایعترین راه انتقال در کشور ما از مادر آلوده به فرزند میباشد از طرف دیگر اگر ابتلا در زمان جنینی و تولد صورت بگیرد شانس ابتلا بسیار بالا بوده و حتی تا 90% میرسد بسیاری از 3 میلیون بیمار ما فرزندان مادران آلوده هستند که بیماری آنها مزمن شده است. این نکته هم قابل ذکر است که شواهد آلودگی به هپاتیت B قبلی در خون تعداد زیادی از مردم ما وجود دارد ولی این میزان به 50% نمیرسد.
حدود 1 سال پیش یک واحد خون اهدا کردم پس از 2 هفته کارت اهدای خون را دریافت کردم که پشت آن HBsAg مثبت نوشته شده بود. چون هیچ بیماری در خود احساس نمیکردم آن را جدی نگرفتم امسال مجدداً پس از اهدای خون نتیجه قبلی تکرار شده است با توجه به این که نه یرقان دارم و نه هیچ کسالت دیگری احساس میکنم آیا این نتیجه خطای آزمایشگاه نیست؟
مطلقاً خیر، در مورد این پرسش دو نکته مهم وجود دارد:
1. 1. هپاتیتهای مزمن اغلب بیسر و صدا و بدون علامتند.
2. 2. هرگز هشدارهای سازمان انتقال خون در مورد خون اهدایی خود را شوخی و یا خطا تلقی نکرده و اگر اختلالی گزارش شده سریعاً پیگیری کنید.
$ متأسفانه هپاتیت مزمن معمولاً علامت خاصی ایجاد نمیکند. زردی، تب، احساس کسالت و تغییر رنگ ادرار و مدفوع بیشتر در هپاتیت حاد دیده میشوند.
با توجه به بیعلامت بودن هپاتیت مزمن، چگونه میتوان از سلامت خود مطمئن شد؟
اکثر بیمارانی که به هپاتیت مزمن خود پی بردهاند از طریق سازمان انتقال خون بوده است. در واقع بررسی رایگان خونهای اهدایی وجود ویروس را در خون فرد نشان داده که از طریق سازمان به اطلاع فرد رسانیده شده است. گروه دیگری افرادی هستند که در طی بررسیهای معمول آزمایشگاهی مثلاً بررسی سالانه سلامتی، قبل از عمل جراحی و یا دوران حاملگی پی به ابتلا خود به هپاتیت بردهاند. بسیاری از افراد هم چون یک فرد مبتلا در خانواده درجه اول (والدین، خواهر و برادر، همسر و فرزندان) داشتهاند بررسی شده و عفونت آنها معلوم شده است به همین علت اگر عفونت هپاتیت در فردی کشف شود همه فامیل درجه اول یا لااقل کسانی که با وی در یک منزل زندگی میکنند باید از نظر ویروسی بررسی شوند. اگر سالم بودند که واکسیناسیون برعلیه هپاتیت B انجام میشود و در صورت عفونت جزو گروه بیمار قرار میگیرند.
آیا هیچ بیمار هپاتیت مزمن از طریق علائم کشف نمیشود؟
در عدهای از بیماران رسیدن به مراحل انتهایی بیماری یا از کار افتادن کبد (سیروز) منجر به بروز علائمی از قبیل زرد شدن، آب آوردن شکم، ورم پا، اختلالات خونی و اختلالات هشیاری میشود. پس از تشخیص سیروز بیمار از نظر علت بررسی شده که هپاتیت B در آنها مسجل میشود.
در جایی شنیدم که از علل خستگی بیش از حد، هپاتیت مزمن است. آیا این خبر درست است؟
بله شایعترین علامت مشترک بین بیماران مبتلا به هپاتیت مزمن احساس خستگی است ولی این علامت غیراختصاصی است و بسیاری بیماریهای دیگر مثل کمخونیها، مشکلات قلبی و ریوی و اختلالات عضلانی هم باعث ایجاد خستگی زودرس میشوند از طرف دیگر اغلب موارد خستگی علت به خصوصی نداشته بیماری تلقی نمیشود به همین علت است که تقریباً در هیچ بیماری شکایت خستگی منجر به تشخیص هپاتیت نشده است.
4 سال است که معلوم شده هپاتیت B دارم عاقبت این بیماری چیست؟ آیا کبد من از کار خواهد افتاد؟
هپاتیت B سیر آرام و معمولاً خوش خیمی دارد. درگیری مزمن با ویروس B دو پیامد متفاوت دارد. در اغلب افراد مبتلا به هپاتیت مزمن B ویروس خاموش بوده و فعالیتی ندارد بنابر این کبد کارکرد طبیعی خود را خواهد داشت این گروه را ناقل سالم مینامند. در عده قلیلی از افراد مزمن (حدود 1 – 5%) ویروس فعال شده و آسیب کبدی آغاز میگردد. این گروه را هپاتیت مزمن فعال مینامند که برخی میتوانند درمان شوند و در برخی دیگر از این بیماران مشکلاتی نظیر سیروز و ندرتاً سرطان کبدی ممکن است رخ دهد.
مادر من مبتلا به هپاتیت B است و باعث آلودگی من و دو خواهرم شده است. هیچ کدام از ما 4 نفر علامتی نداریم. ولی پزشک به یکی از خواهرهایم توصیه کرده تحت نمونهبرداری کبد قرار گیرد چه تفاوتی بین ما وجود دارد؟
هپاتیت مزمن در حالتهای مختلف چه ناقل و چه فعال علامت بالینی خاصی ندارد. تنها تفاوت این دو دسته علائم آزمایشگاهی است حتماً خواهر شما دارای این علائم بوده که نیاز به نمونهبرداری پیدا شده است.
چه آزمایشاتی برای تشخیص هپاتیت فعال به کار میروند؟
این آزمایشات دو دستهاند. یکی مراحل زندگی خود ویروس را نشان میدهند. مهمترین آنها بررسی HBeAg و آزمایش PCR از نظر HBVDNA است. مثبت شدن این دو آزمون نمایش دهنده تکثیر ویروس و رفتن به سمت هپاتیت فعال است.
گروه دوم بررسی شاخصهای کارکرد کبد است. در صورتی که هپاتیت فعال باشد آنزیمهای کبدی (AST-ALT) بالا میروند ممکن است نسبت پروتئینهای خون نیز به هم بخورد یعنی پروتئینی به نام گاماگلوبولین افزایش و یا آلبومین کاهش یابد. همچنین شاخصهای انعقاد خون ممکن است مختل شوند.
در بین آزمایشهای مربوط به هپاتیت مزمن کدام از همه دقیقتر است؟
PCR مهمترین و دقیقترین آزمایش موجود است و در صورت مثبت شدن احتمال فعالیت ویروسی بسیار بالاست و بیمار از نظر تعیین شدت آسیب کبدی باید تحت بیوپسی و نمونهبرداری کبدی قرار گیرد.
با توجه به اهمیت و دقت PCR چرا از ابتدا این آزمایش برای همه افراد انجام نمیشود؟
PCR آزمایش گرانی است و انجام دائمی آن از نظر اقتصادی صحیح نیست از طرف دیگر بررسی AST و ALT دقت خوبی برای پیدا کردن هپاتیتهای فعال دارد. بنابر این آزمون مناسب پیگیری افراد مبتلا به هپاتیت مزمن بررسی AST و ALT (آنزیمهای کبدی) است که در صورت بالا بودن باید فرد را از نظر PCR بررسی کرد.
چندین سال است که هپاتیت مزمن دارم و سالی 2 بار بررسی میشوم در آخرین آزمایش انجام شده آنزیمهایم بالا رفته بود و متأسفانه PCR هم مثبت بود تکلیف بعدی چیست؟
باید نمونهبرداری از کبد انجام شود. تمام آزمایشات گفته شده میزان فعالیت ویروس را نشان میدهند. در حالی که تعیین کننده آینده بیمار و نیاز او به درمان، ساختمان کبد است. بررسی ساختمان درونی کبدی فقط از طریق نمونهبرداری میسر است بنابر این برای روشن شدن احتیاج بیمار به درمان حتماً باید نمونهبرداری انجام شود.
پسر 16 سالهام آلودگی به هپاتیت B را از من گرفته و در حال حاضر آنزیمهای بالا و PCR مثبت دارد و سونوگرافی وضعیت کبد او را طبیعی گزارش کرده است پس چه لزومی برای انجام بیوپسی وجود دارد؟
سونوگرافی فقط شکل ظاهری کبد و اندازه آن را نشان میدهد. هدف از بیوپسی رؤیت سلولهای کبدی و ساختار میکروسکوپی آن است که از سونوگرافی و حتی Ctscan و MRI هم برنمیآید و فرزند شما حتماً باید بیوپسی شود.
ویروس C تمایل زیادی به مزمن شدن دارد، 70 تا 85% موارد هپاتیت C به فرم مزمن تبدیل میشوند. هپاتیت C به فرم مزمن تبدیل میشوند. هپاتیت C هم مثل هپاتیت B در فرم مزمن کاملاً بدون علامت است و فقط به دنبال بررسیهای آزمایشگاهی کشف میشود. شایعترین علامتی که بیماران هپاتیت C بیان میکنند خستگی است که معمولاً پس از کشف ویروس در خون بدان اشاره میکنند.
2 ماه پیش خون اهدا کردم. در کارتی که سازمان انتقال خون فرستاده وجود اختلال جزیی بیان شده که پس از پیگیری معلوم شد در خون من آنتیبادی برعلیه ویروس C وجود دارد آیا وجود این آنتیبادی یعنی من هپاتیت C دارم یا برعلیه آن ایمن هستم؟
در فصلهای قبلی اشاره کردیم که هپاتیت B با ردیابی آنتیژن ویروس کشف میشود ولی پیدا کردن آنتیژن ویروس C مشکل و تقریباً غیرممکن است. آنتیبادی برعلیه ویروس C ایمنیزا نیست و کشف آن در خون نشانه آلودگی است.
در یک آزمایش برای استخدام متوجه آنزیمهای کبدی بالا شدم در بررسی بعدی معلوم شد آنتیبادی علیه HCV در خون من وجود دارد آیا باید بررسی بیشتری انجام شود؟
در صورت مثبت شدن آنتیبادی علیه ویروس C احتیاج به تأیید تشخیص میباشد قدم بعدی انجام آزمایشی به نام Riba است تأیید نهایی عفونت C با آزمایش PCR است. البته اگر بیمار جزو گروههای با شانس عفونت بالا مثل معتادان تزریقی، بیماران تالاسمی و هموفیلی باشد مثبت بودن آنتیبادی برعلیه هپاتیت C تشخیص را مسجل کرده و میتوان از آزمایشهای تأییدی مثل Riba و PCR استفاده نکرد.
حدود 10 سال پیش تحت عمل جراحی قرار گرفتهام و به علت خونریزی به من 2 واحد خون تزریق شد امسال پس از اهدای خون متوجه ابتلا به هپاتیت C شدم و شنیدهام که این هپاتیت بسیار خطرناک و کشنده است آیا امیدی وجود دارد؟
هپاتیت C بیماری بی سر و صدایی است به همین علت معمولاً دیر تشخیص داده شده و عواقب بیشتری برجای میگذارد از طرف دیگر شانس ناقل سالم ماندن در آن کمتر از هپاتیت B است و در بیشتر موارد هپاتیت فعال ایجاد میشود. سیروز نیز در این هپاتیت بیشتر از هپاتیت B دیده میشود. بنابر این سیر هپاتیت C خطرناکتر از B است. ولی خوشبختانه درمان برای هپاتیت C وجود دارد و نمیبایست نسبت به آینده ناامید بود.
3 ماه پیش آلودگی شوهرم به هپاتیت C معلوم شد. در آزمایشات به عمل آمده آنزیمهای کبدی او در حد طبیعی است ولی پزش توصیه کرده از کبد او نمونهبرداری شود. آیا این کار لازم است؟
در هپاتیت C هم مثل هپاتیت B اندازه آنزیمها شاخصی از کار کبد است ولی دقت آنها مثل هپاتیت B نیست. در عفونت هپاتیت C آنزیمهای کبدی گاهی بالا و گاهی پایین است. بنابر این یک آنزیم پایین در هپاتیت C به معنی سالم بودن کبد نیست. به همین جهت توصیه میشود در تمام افرادی که آلودگی مسجل به هپاتیت C دارند (یعنی PCR آنها مثبت شده) بدون توجه به آنزیمهای کبدی بیوپسی انجام شود.
برادرم معتاد است به توصیه پزشک از نظر هپاتیت C بررسی شد که متأسفانه آنتیبادی برعلیه ویروس C در آن مثبت است آیا باید برای او PCR انجام شود؟
گروهی از افراد که شانس بالای آلودگی به ویروس C دارند مثل معتادان تزریقی و افرادی که مکرراً خون دریافت کردهاند (مانند بیماران تالاسمی و هموفیلی) حتماً باید از نظر آنتیبادی علیه ویروس C بررسی شوند. در صورتی که آنتیبادی مثبت باشد بدون توجه به اندازه آنزیمها و بدون احتیاج به تأیید تشخیص با آزمون PCR ، میباید بیوپسی کبدی انجام شود.
آیا برای مبتلایان به هپاتیت C محدودیتی از نظر ازدواج وجود دارد؟
یکی از راههای انتقال هپاتیت C، انتقال از راه تماس جنسی با فرد آلوده است. ولی شانس این انتقال بسیار پایین میباشد به طوری که در اغلب موارد هپاتیت C از همسر به طرف مقابل منتقل نمیشود بنابر این فرد آلوده به هپاتیت C میتواند ازدواج کند.
$ هپاتیت C برخلاف هپاتیت B بندرت از مادر به جنین منتقل میشود. بنابر این بارداری برای زنان آلوده مجاز است و میتوان به این گروه اطمینان داد که فرزندشان آلوده نخواهد شد. باید به خاطر داشت در صورت آلوده بودن مادر به ویروس ایدز شانس انتقال به جنین زیاد بوده و بهتر است برای جلوگیری از آلودگی جنین، زایمان به طریق سزارین انجام شود.
یکی از فرزندام به علت نارسایی کلیه دیالیز میشود از همین طریق به هپاتیت C آلوده شده است. آیا بقیه افراد خانواده باید واکسن هپاتیت بزنند؟
برای هپاتیت C واکسنی تهیه نشده است و واکسن موجود در بازار برعلیه هپاتیت B میباشد. البته نمیبایست از وجود فردی آلوده به هپاتیت C در منزل واهمه داشت زیرا این ویروس به سختی منتقل میشود و شانس انتقال آن در تماسهای معمولی از هپاتیت B هم کمتر است.
شوهرم هپاتیت C دارد و بیماری را از طریق سرنگ آلوده گرفته است آیا رژیم غذایی خاصی را باید رعایت کند؟
خیر برای بیماران هپاتیتی تا موقعی که به سیروز (نارسایی کبدی) مبتلا نشدهاند رژیم غذایی خاصی وجود ندارد و میتوانند از همه گروههای غذایی مثل مردم عادی بهره ببرند. تنها پرهیز جدی آنها نوشیدن الکل است. بیمار مبتلا به هپاتیت C به هیچ وجه نباید از مشروبات الکلی استفاده کند. زیرا به شدت روند بیماری را تسریع میکند.
$ سیگار کشیدن برای همه مردم خطرناک است. در مورد بیماران مبتلا به هپاتیت C اخیراً گزارش شده که گروهی که سیگار میکشند درگیری کبدی وسیعتری در نمونهبرداری نشان دادهاند و به همین علت بدتر به درمان جواب میدهند. بنابر این بهتر است مبتلایان به هپاتیت C از سیگار کشیدن پرهیز کنند.
دخترم به علت ابتلا به تالاسمی مدتها خون تزریق میکرد. 2 سال است که هپاتیت C هم گرفته است. آیا این بیماری در افراد تالاسمی خطرناکتر است؟
خود بیماری تالاسمی تأثیری بر روند هپاتیت C ندارد. ولی تزریقات مکرر خون در این بیماران باعث بالا رفتن ذخیره آهن و رسوب آن در ارگانهای حیاتی از جمله کبد میشود. در بیماران هپاتیت C که رسوب آهن هم در کبد وجود دارد سیر بیماری خطرناکتر و سریعتر است. ولی خوشبختانه بیماران تالاسمی بسیار بهتر از مردم عادی به درمانهای ضدویروسی پاسخ میدهند. حتی درگروهی از بیماران استفاده از داروهای ضد ویروسی نظیر انترفرون روند آسیب کبدی را معکوس کرده و ایجاد بافت همبندی (فیبروز) به جای بافت اصلی کبدی را کاهش میدهند. به عبارت دیگر حتی ممکن است انترفرون، در کبد بیماران تالاسمی سیروز را مداوا کرده و سلولهای سالم را جایگزینی کند.
در روزنامه خواندم که یکی از شایعترین گروههای آلوده به هپاتیت C معتادان تزریقی هستند. برای کاهش شانس انتقال در این گروه باید چه تدابیری اندیشید؟
متأسفانه اعتیاد علاوه بر انواع خطرات روانی و اجتماعی که دارد باعث انتقال بسیاری از بیماریهای عفونی از جمله ایدز و هپاتیتها میشود. در بین معتادان، هپاتیت C بسیار شایع بوده و تا 80% معتادان که از تزریق مواد مخدر استفاده میکنند به هپاتیت C آلوده هستند. بسیاری از معتادان همزمان به هپاتیت C و ایدز یا هپاتیت B مبتلا هستند که بیماری را بسیار خطرناکتر کرده و درمان آن را هم مشکلتر میسازد. عامل اصلی این انتقال، استفاده اشتراکی از سوزن و سرنگ بین معتادان است که مستقیماً خون الوده را به فرد بعدی تزریق کرده و او را مبتلا میسازد. به علت عفونتزایی بالای ویروس هپاتیت C حتی چند تزریق هم میتوانند فرد را بیمار کند بنابر این تزریقات تفننی هم آلوده کننده و بیماریزاست.
برای جلوگیری و یا کاهش شانس ابتلا به آلودگی باید موارد زیر رعایت شود:
1. 1. در صورت امکان بیمار باید اعتیاد خود را ترک کند.
2. 2. اگر ترک اعتیاد بنا به دلایل مختلف امکان نداشت شیوه مصرف تغییر کند و از روش تزریق استفاده نشود.
3. 3. در صورت استمرار تزریق از سرنگهای یکبار مصرف استفاده شده و پس از هر بار تزریق سرنگ دور انداخته شود.
4. 4. در صورتی که وسایل مورد استفاده به خون یا ترشحات دیگر آلوده شده، باید آنها را کاملاً با آب شسته و از مواد ضدعفونی کننده نظیر وایتکس برای 20 دقیقه استفاده کرد. خون خشک شده هم میتواند ویروس را برای مدتها زنده و عفونتزا نگاه دارد، بنابر این وسایل مورد استفاده باید کاملاً از خون پاک شوند.
5. 5. به هیچ وجه نباید از سرنگ و سوزن و سایر وسایل به طور اشتراکی استفاده کرد حتی شستشو و ضدعفونی کردن سرنگ مجوزی برای استفاده اشتراکی سرنگ و سوزن نیست.
$ در کشور ما شایعترین راه انتقال از مادر آلوده به جنین میباشد، در بررسیهای معمول آزمایشگاهی زنان باردار در برخی مراکز HBsAg نیز گنجانده شده است. بنابر این موارد مثبت شناخته شده و برخورد مناسب جهت جلوگیری از انتقال موقع زایمان صورت میگیرد. از طرف دیگر روشهای پیشگیری مثل واکسن و ایمونوگلوبولین نیز وجود دارد بنابر این مجموعاً امیدواریم این راه انتقال کاملاً مهار شود.
من پرستار بخش عفونی هستم و روزانه با خون و سایر ترشحات بیماران هپاتیتی برخورد دارم. چه توصیههایی برای جلوگیری از ابتلا به هپاتیت برای من دارید؟
بیشترین خطر انتقال برای پرسنل پزشکی، به ویژه در جراحان و پرستاران فرو رفتن اتفاقی سرسوزنهای آلوده به دست این افراد است. برای جلوگیری از این راه انتقال:
اولاً بادی حتماَ تمام پرسنل پزشکی واکسینه شوند.
ثانیاً در موقع کار با سوزن برخوردی کاملاً دقیق و احتیاطانگیز داشت.
به مجموعه اقدامات احتیاطی در پرسنل بهداشتی اصول احتیاط همه جانبه یا Universal Percaution گویند.
از نظر اصول بهداشتی تمام سوزنها باید حتماً در پوشش پلاستیکی گذاشته شده و یا توسط دستگاه مخصوص امحا شود. هیچ سوزنی نباید بدون روکش در سطل زباله انداخته شود.
همسرم ناقل هپاتیت B است. برای جلوگیری از ابتلا بقیه افراد خانواده باید چه کار کنم؟
تماسهای نزدیک روزمره مانند آنچه بین افراد یک خانه وجود دارد یکی از راههای انتقال محسوب میشود برای جلوگیری از آن اولاً تمام کسانی که در یک منزل با فرد مبتلا زندگی میکنند باید واکسینه شوند. ثانیاً وسایلی که موقع استفاده از آنها احتمال ایجاد جراحت میرود مثل مسواک، شانه و به خصوص تیغ ریشتراشی باید برای هر فردی منحصر به فرد باشد.
$ افرادی که نیاز به واکسیناسیون دارند یا به عبارت دیگر گروه در معرض خطر عبارتند از:
1ـ کلیه نوزادان متولد شده
2ـ افرادی که به علت بیماریهای خاص مصل تالاسمی یا هموفیلی نیاز به تزریق مکرر خون یا فرآوردههای آن دارند.
3ـ افرادی که به علت بیماریهای کلیوی دیالیز میشوند.
4ـ معتادان تزریقی
5ـ پرسنل پزشکی (پزشکان، پرستاران، کارکنان آزمایشگاه . . .)
6ـ کسانی که با فرد ناقل در یک منزل زندگی میکنند.
7ـ بیماران مبتلا به هپاتیت C مزمن.
یکی از دوستان و همکاران من ناقل هپاتیت است آیا لازم است که واکسن بزنم؟
خیر روابط دوستانه، همکار بودن، داشتن رفت و آمد خانوادگی شانسی برای انتقال هپاتیت B ندارد بنابر این نیازی به واکسیناسیون نیست.
$ در دو حالت ویروس از مادر به جنین میرسد، اول آن که مادر ناقل ویروس باشد که در فصول آینده درباره آن مفصل خواهیم گفت. حالت دوم ابتلا به هپاتیت حاد در موقع بارداری است البته هرچه زمان ابتلا به هپاتیت حاد B به زایمان نزدیکتر باشد شانس انتقال بیشتر است.
زنی باردار در ماه چهارم هستم. با توجه به تبلیغاتی که پیرامون هپاتیت میشود آیا میتوانم واکسن بزنم؟
تزریق واکسن هپاتیت در زنان باردار کاملاً بیخطر است و به هیچ وجه باعث ابتلا جنین به هپاتیت نمیشود البته دو نکته حائز اهمیت وجود دارد:
3. 1. واکسیناسیون در همه زنان باردار لازم نیست در صورتی که خانمی در گروه در معرض خطر قراربگیرد احتیاج به واکسن دارد و صرف حاملگی احتیاجی به واکسیناسیون ندارد.
4. 2. واکسیناسیون مادر در برابر هپاتیت به جنین مصونیت نمیدهد و نوزاد طبق برنامه باید واکسینه شود.
مدتی پیش به علت تصادف و خونریزی شدید 2 واحد خون به من تزریق شد آیا ممکن است به هپاتیت B مبتلا شده باشم؟
اگر این اتفاق 25 سال پیش افتاده بود جواب شما مثبت بود ولی در حال حاضر کلیه کیسههای خون کاملاً از نظر عوامل عفونی شناخته شده مثل ویروسهای هپاتیت بررسی میشوند و تقریباً دیگر شانسی برای انتقال ویروس B از راه تزریق خون یا فرآوردههای آن وجود ندارد، بنابر این تزریق خون در حال حاضر مانند گذشته خطر ابتلا به هپاتیت ندارد. با این وجود باید از تزریق بیمورد خون پرهیز کرد.
با توجه به شیوع بیماریهای عفونی مثل هپاتیت B بین معتادان، چه توصیهای برای مهار و کنترل این بیماری بین معتادان دارید؟
متأسفانه یکی از راههای انتقال در گروه معتادان تزریقی است که رفتارهای غیرقابل کنترل دارند. در مرحله اول بهتر است که مانع ادامه اعتیاد شد. در صورتی که روشهای موجود ترک اعتیاد موفق نباشد باید نحوه مصرف را به راهی بجز تزریق تغییر داد زیرا احتمال انتقال انواع بیماریهای عفونی مثل ایدز و هپاتیت را فراهم میکند. نهایتاً در صورت ادامه تزریق باید از استفاده اشتراکی سرنگ بین گروه معتادان جداً جلوگیری کرد.
اگر تماس جنسی یکی از راههای انتقال هپاتیت B است آیا افراد ناقل نباید هرگز ازدواج کنند؟
انتقال از راه تماس جنسی راه شایعی محسوب نمیشود به عبارت دیگر هر تماس جنسی با فرد آلوده در صورتی که از روشهای فیزیکی جلوگیری (مثل کاندوم) استفاده نشود تنها 5% احتمال انتقال ویروس دارد. درباره ازدواج افراد ناقل در فصول آینده مفصل بحث میکنیم. تماس جنسی برای افرادی ریسک خطر دارد که اصول اخلاقی را رعایت نمیکنند و شرکای متعدد جنسی دارند. به هر حال استفاده از کاندوم و تزریق واکسن ازدواج با افراد ناقل هپاتیت را کاملاً بیخطر میسازد.
$ $ 1ـ تزریق خون و فرآودههای خونی آلوده
2ـ استفاده از سرنگ مشترک در معتادان تزریقی
3ـ تماس جنسی با فرد آلوده
4ـ خالکوبی
شکل
5ـ مصرف مواد محرک مثل کوکایین از راه بینی
شایعترین راه انتقال هپاتیت C در کشور ما چیست؟
متأسفانه اغلب بیماران هپاتیت C در کشور ما افرادی هستند که در سالیان گذشته تزریق خون داشتهاند. مثل بیماران تالاسمی یا هموفیلی یا افرادی که تحت عمل جراحی قرار گرفته و تزریق خون داشتهاند. باید دقت داشت تا 8-7 سال پیش ویروس C ناشناخته بود بنابر این خون و فرآوردههای آن از نظر آلودگی به ویروس C بررسی نمیشد. خوشبختانه در حال حاضر با بررسی دقیق خونها شانس از به در هر واحد کاهش پیدا کرده است. بنابر این گرچه نباید بدون دلیل اقدام به تزریق خون کرد ولی نباید از انتقال هپاتیت توسط انتقال خون واهمه داشت. به نظر میآید در حال حاضر استفاده از سرنگهای مشترک بین معتادان تزریقی شایعترین راه انتقال باشد.
آیا ممکن است فردی هم هپاتیت C داشته باشد هم هپاتیت B؟
با توجه به راههای مشترک انتقال این دو ویروس پاسخ مثبت است اغلب کسانی که آلودگی به هر دو ویروس را دارند معتادان تزریقی هستند. متأسفانه آلودگی همزمان به هر دو ویروس عواقب بسیار وخیمتری دارد، بنابر این چنان که قبلاً اشاره شده حداقل میبایست از استفاده اشتراکی سرنگ بین معتادان به شدت جلوگیری کرد.
کدام ویروس هپاتیت از راه جنسی بیشتر منتقل میشود؟
ویروس B بیش از ویروس C از راه تماس جنسی منتقل میشود. موارد هپاتیت C ناشی از تماس جنسی غالباً در افرادی که شرکای جنسی متعدد دارند دیده میشود.
آیا تاتو (tatoo) هم باعث انتقال ویروس میشود؟
بله انواع خالکوبی و tattoo به ویژه اگر در مکانهای سنتی و آلوده انجام شود هپاتیت C را منتقل میکند. در جنوب کشور آمریکا معتقدند خالکوبی اهمیتی همپای اعتیاد تزریقی در انتقال هپاتیت C دارد. متأسفانه با توجه به شیوع این عمل در بین جوانان باید آنها را از عواقب این کار مطلع ساخت. در صورت تمایل به انجام tattoo حتماً از وسایل یکبار مصرف و مکانهای مطمئن استفاده شود.
با توجه به راههای انتقال هپاتیت B و C روشهای پیشگیری معلوم و آسان است:
6. 1. تزریق سه نوبت واکسن هپاتیت B در افراد در معرض خطر
7. 2. احتراز از تزریق بیمورد خون
8. 3. جلوگیری از تماس با خون یا سایر ترشحات افراد آلوده (عدم استفاده از وسایل آغشته به خون مثل تیغ خالکوبی، تاتو . . . )
9. 4. ترک اعتیاد، تغییر شیوههای مصرف و پرهیز جدی از استفاده اشتراکی سرنگها
10. 5. حفظ اصول اخلاقی
پسرم ناقل هپاتیت B است. دیروز موقع ورزش دچار جراحت پا شد و لباس او به خون آغشته شده است آیا باید لباسش را از بین ببرم؟
در صورتی که لباس یا هر شیئی دیگری به خون فرد آلوده آغشته شود در وهله اول باید خون را با آب سرد در حالی که دستکش بدست دارید کاملاً بشویید. باید دقت کنید ویروس در خون خشک شده هم تا مدتی باقی میماند. بنابر این باید خون کاملاً پاک شود. سپس با دو روش میتوان وسیله را ضدعفونی کرد.
3. 1. استفاده از مواد ضدعفونی مثل مایعات سفید کننده و مواد کلردار
4. 2. جوشاندن برای مدت 20 تا 30 دقیقه
حتی برای اطمینان بیشتر میتوان از هر دو روش استفاده کرد.
در مورد هپاتیت C هم این روش را میتوان به کار برد. دقت کنید مهمترین قسمت پاک کردن اصل خون است.
5 سال پیش سه نوبت واکسن هپاتیت زدهام. آیا اینک باید دوز یادآور تزریق کنم؟
تزریق دوز یادآور(بوستر) وابسته به تیتر (سطح خونی) آنتیبادی (HBsAg) است. تیتر بالاتر از 10 واحد از نظر مصونیت مناسب تلقی میشود. بنابر این برای بررسی تزریق دوز یادآور باید آنتیبادی فرد تیتر شود.
در مورد توالی تیتر کردن نکات زیر شایان ذکر است:
5. 1. تیتر آنتیبادی افرادی که دیالیز میشوند باید هر ساله کنترل شود.
6. 2. پرسنل بهداشتی در سال اول پس از تزریق یکبار بررسی شوند.
7. 3. افراد با رفتارهای اجتماعی خطرناک (معتادان، عدم رعایت اصول اخلاقی و جنسی) هر ساله تیتر آنتیبادی معلوم شود.
8. 4. سایر افراد در معرض خطر پس از 5 سال تیتر شوند.
در هر بررسی که HBsAg از 10 کمتر باشد باید دوز بوستر تزریق شود.
با توجه به این که ویروسهای هپاتیت با یکدیگر شباهتی ندارند چرا اخیراً توصیه میشود در افراد مبتلا به هپاتیت C واکسن B زده شود؟
راههای انتقال هپاتیتهای B و C مشابه به یکدیگر است بنابر این بعید نیست در فردی که به یکی از این دو ویروس مبتلا میشود در معرض ویروس دیگر هم قرار بگیرد. چون عواقب ابتلا همزمان به دو ویروس B و C خطرناکتر از عفونت تنها با یکی از آنهاست. بنابر این واکسیناسیون ضدهپاتیت B در افراد C مورد پیدا میکند و باید در همه مبتلایان به هپاتیت C انجام شود.
$ برخی از تحقیقات اخیر نشان داده نوع خاصی از واکسن هپاتیت B شاید اثر درمانی داشته باشد. ولی هنوز نتیجه قطعی حاصل نشده است از واکسن فعلی موجود در ایران فقط برای پیشگیری استفاده میشود و جایی در درمان ندارد. البته در بیماران هپاتیت B توصیه میشود برای پیشگیری از ابتلا به هپاتیت A واکسن ضد آن را تزریق کنند. چون ابتلا همزمان به دو نوع ویروس هپاتیت عواقب بدتری دارد.
در صورتی که ویروس در مدت 6 ماه از خون فرد بیمار پاک نشود هپاتیت را مزمن مینامند. تمایل 6 ویروس شناخته شده هپاتیت برای مزمن شدن متفاوت است. ویروس A هرگز به شکل مزمن در نمیآید و قطعاً پس از 6 ماه تا 1 سال (در فرمهای نادر) از بین خواهد رفت ویروس نوع E نیز رفتاری مشابه ویروس A داشته بنابر این هرگز مزمن نمیشود ولی ویروسهای B و C میتوانند مزمن شوند.
حدود 8 هفته پیش به علت تب و بیحالی و سپس زردی بررسی شده و معلوم شد هپاتیت B دارم آیا این ویروس برای همیشه در بدن من باقی خواهد ماند؟
علائم گفته شده و زمان ابتلا نشان دهنده هپاتیت حاد B است. بنابر این باید تا مرز 6 ماه صبر کرد و سپس درباره مزمن شدن یا نشدن بیمار اظهار کرد. شانس تبدیل هپاتیت حاد B به مزمن حدود 5 تا 10% است. یعنی از هر 100 بیمار مبتلا به هپاتیت حاد B تنها 5 تا 10 نفر به فرم مزمن در میآیند.
به علت هپاتیت حاد B در بیمارستان بستری شدم چهار روز به علت استفراغ شدید نمیتوانستم غذا بخورم آنزیمهای کبدی من تا 50 برابر افزایش یافته بود با توجه به شدت زیاد بیماری آیا احتمال مزمن شدن بیماری من بیش از سایرین است؟
خیر، بلکه دقیقاً برعکس میباشد. علائمی که بیمار در طی هپاتیت حاد تجربه میکنند حاصل از واکنش بدن در برابر ویروس است. بنابر این هر چه این علائم شدیدتر باشد یعنی واکنش بدن وسیعتر بوده و احتمال از بین رفتن ویروس بیشتر است.
چه عواملی احتمال تبدیل هپاتیت B حاد به مزمن را تقویت میکنند؟
چند عامل در احتمال مزمن شدن مؤثرند. البته وجود این عوامل به معنی مزمن شدن قطعی نیست بلکه اگر فردی با شرایط زیر با ویروس هپاتیت B مواجه و به بیماری حاد مبتلا شود احتمال مزمن شدن او بیش از شرایط عادی است:
8. 1. سن نوزادی
شکل
9. 2. مرد بودن
10. 3. نژاد سیاه پوست یا زرد پوست
شکل
11. 4. زمینه ژنتیکی
12. 5. عفونتهای خفیف و بی سر و صدا
13. 6. مواجه با تعداد زیاد ویروس
14. 7. ضعف سیستم ایمنی و یا استفاده از داروهایی که سیستم ایمنی را تضعیف میکنند.
$ خیر، دو مورد اول و آخر (سن نوزادی و ضعف ایمنی) بسیار بیشتر از بقیه عوامل مؤثرند.
اگر 10% بیماران هپاتیت حاد به مزمن تبدیل میشود با توجه به وجود حدود 3 میلیون فرد مبتلا هپاتیت مزمن، محاسبه ساده ریاضی نشان میدهد 30 میلیون نفر قبلاً هپاتیت حاد گرفتهاند که اکنون 10% آنها یعنی 3 میلیون نفر مزمن شدهاند به عبارت دیگر نیمی از مردم ایران سابقه ابتلا به هپاتیت B باید داشته باشند. آیا واقعاً این چنین است؟
خیر، همان طور که در فصل پیش گفته شد شایعترین راه انتقال در کشور ما از مادر آلوده به فرزند میباشد از طرف دیگر اگر ابتلا در زمان جنینی و تولد صورت بگیرد شانس ابتلا بسیار بالا بوده و حتی تا 90% میرسد بسیاری از 3 میلیون بیمار ما فرزندان مادران آلوده هستند که بیماری آنها مزمن شده است. این نکته هم قابل ذکر است که شواهد آلودگی به هپاتیت B قبلی در خون تعداد زیادی از مردم ما وجود دارد ولی این میزان به 50% نمیرسد.
حدود 1 سال پیش یک واحد خون اهدا کردم پس از 2 هفته کارت اهدای خون را دریافت کردم که پشت آن HBsAg مثبت نوشته شده بود. چون هیچ بیماری در خود احساس نمیکردم آن را جدی نگرفتم امسال مجدداً پس از اهدای خون نتیجه قبلی تکرار شده است با توجه به این که نه یرقان دارم و نه هیچ کسالت دیگری احساس میکنم آیا این نتیجه خطای آزمایشگاه نیست؟
مطلقاً خیر، در مورد این پرسش دو نکته مهم وجود دارد:
3. 1. هپاتیتهای مزمن اغلب بیسر و صدا و بدون علامتند.
4. 2. هرگز هشدارهای سازمان انتقال خون در مورد خون اهدایی خود را شوخی و یا خطا تلقی نکرده و اگر اختلالی گزارش شده سریعاً پیگیری کنید.
$ متأسفانه هپاتیت مزمن معمولاً علامت خاصی ایجاد نمیکند. زردی، تب، احساس کسالت و تغییر رنگ ادرار و مدفوع بیشتر در هپاتیت حاد دیده میشوند.
با توجه به بیعلامت بودن هپاتیت مزمن، چگونه میتوان از سلامت خود مطمئن شد؟
اکثر بیمارانی که به هپاتیت مزمن خود پی بردهاند از طریق سازمان انتقال خون بوده است. در واقع بررسی رایگان خونهای اهدایی وجود ویروس را در خون فرد نشان داده که از طریق سازمان به اطلاع فرد رسانیده شده است. گروه دیگری افرادی هستند که در طی بررسیهای معمول آزمایشگاهی مثلاً بررسی سالانه سلامتی، قبل از عمل جراحی و یا دوران حاملگی پی به ابتلا خود به هپاتیت بردهاند. بسیاری از افراد هم چون یک فرد مبتلا در خانواده درجه اول (والدین، خواهر و برادر، همسر و فرزندان) داشتهاند بررسی شده و عفونت آنها معلوم شده است به همین علت اگر عفونت هپاتیت در فردی کشف شود همه فامیل درجه اول یا لااقل کسانی که با وی در یک منزل زندگی میکنند باید از نظر ویروسی بررسی شوند. اگر سالم بودند که واکسیناسیون برعلیه هپاتیت B انجام میشود و در صورت عفونت جزو گروه بیمار قرار میگیرند.
آیا هیچ بیمار هپاتیت مزمن از طریق علائم کشف نمیشود؟
در عدهای از بیماران رسیدن به مراحل انتهایی بیماری یا از کار افتادن کبد (سیروز) منجر به بروز علائمی از قبیل زرد شدن، آب آوردن شکم، ورم پا، اختلالات خونی و اختلالات هشیاری میشود. پس از تشخیص سیروز بیمار از نظر علت بررسی شده که هپاتیت B در آنها مسجل میشود.
در جایی شنیدم که از علل خستگی بیش از حد، هپاتیت مزمن است. آیا این خبر درست است؟
بله شایعترین علامت مشترک بین بیماران مبتلا به هپاتیت مزمن احساس خستگی است ولی این علامت غیراختصاصی است و بسیاری بیماریهای دیگر مثل کمخونیها، مشکلات قلبی و ریوی و اختلالات عضلانی هم باعث ایجاد خستگی زودرس میشوند از طرف دیگر اغلب موارد خستگی علت به خصوصی نداشته بیماری تلقی نمیشود به همین علت است که تقریباً در هیچ بیماری شکایت خستگی منجر به تشخیص هپاتیت نشده است.
4 سال است که معلوم شده هپاتیت B دارم عاقبت این بیماری چیست؟ آیا کبد من از کار خواهد افتاد؟
هپاتیت B سیر آرام و معمولاً خوش خیمی دارد. درگیری مزمن با ویروس B دو پیامد متفاوت دارد. در اغلب افراد مبتلا به هپاتیت مزمن B ویروس خاموش بوده و فعالیتی ندارد بنابر این کبد کارکرد طبیعی خود را خواهد داشت این گروه را ناقل سالم مینامند. در عده قلیلی از افراد مزمن (حدود 1 – 5%) ویروس فعال شده و آسیب کبدی آغاز میگردد. این گروه را هپاتیت مزمن فعال مینامند که برخی میتوانند درمان شوند و در برخی دیگر از این بیماران مشکلاتی نظیر سیروز و ندرتاً سرطان کبدی ممکن است رخ دهد.
مادر من مبتلا به هپاتیت B است و باعث آلودگی من و دو خواهرم شده است. هیچ کدام از ما 4 نفر علامتی نداریم. ولی پزشک به یکی از خواهرهایم توصیه کرده تحت نمونهبرداری کبد قرار گیرد چه تفاوتی بین ما وجود دارد؟
هپاتیت مزمن در حالتهای مختلف چه ناقل و چه فعال علامت بالینی خاصی ندارد. تنها تفاوت این دو دسته علائم آزمایشگاهی است حتماً خواهر شما دارای این علائم بوده که نیاز به نمونهبرداری پیدا شده است.
چه آزمایشاتی برای تشخیص هپاتیت فعال به کار میروند؟
این آزمایشات دو دستهاند. یکی مراحل زندگی خود ویروس را نشان میدهند. مهمترین آنها بررسی HBeAg و آزمایش PCR از نظر HBVDNA است. مثبت شدن این دو آزمون نمایش دهنده تکثیر ویروس و رفتن به سمت هپاتیت فعال است.
گروه دوم بررسی شاخصهای کارکرد کبد است. در صورتی که هپاتیت فعال باشد آنزیمهای کبدی (AST-ALT) بالا میروند ممکن است نسبت پروتئینهای خون نیز به هم بخورد یعنی پروتئینی به نام گاماگلوبولین افزایش و یا آلبومین کاهش یابد. همچنین شاخصهای انعقاد خون ممکن است مختل شوند.
در بین آزمایشهای مربوط به هپاتیت مزمن کدام از همه دقیقتر است؟
PCR مهمترین و دقیقترین آزمایش موجود است و در صورت مثبت شدن احتمال فعالیت ویروسی بسیار بالاست و بیمار از نظر تعیین شدت آسیب کبدی باید تحت بیوپسی و نمونهبرداری کبدی قرار گیرد.
با توجه به اهمیت و دقت PCR چرا از ابتدا این آزمایش برای همه افراد انجام نمیشود؟
PCR آزمایش گرانی است و انجام دائمی آن از نظر اقتصادی صحیح نیست از طرف دیگر بررسی AST و ALT دقت خوبی برای پیدا کردن هپاتیتهای فعال دارد. بنابر این آزمون مناسب پیگیری افراد مبتلا به هپاتیت مزمن بررسی AST و ALT (آنزیمهای کبدی) است که در صورت بالا بودن باید فرد را از نظر PCR بررسی کرد.
چندین سال است که هپاتیت مزمن دارم و سالی 2 بار بررسی میشوم در آخرین آزمایش انجام شده آنزیمهایم بالا رفته بود و متأسفانه PCR هم مثبت بود تکلیف بعدی چیست؟
باید نمونهبرداری از کبد انجام شود. تمام آزمایشات گفته شده میزان فعالیت ویروس را نشان میدهند. در حالی که تعیین کننده آینده بیمار و نیاز او به درمان، ساختمان کبد است. بررسی ساختمان درونی کبدی فقط از طریق نمونهبرداری میسر است بنابر این برای روشن شدن احتیاج بیمار به درمان حتماً باید نمونهبرداری انجام شود.
پسر 16 سالهام آلودگی به هپاتیت B را از من گرفته و در حال حاضر آنزیمهای بالا و PCR مثبت دارد و سونوگرافی وضعیت کبد او را طبیعی گزارش کرده است پس چه لزومی برای انجام بیوپسی وجود دارد؟
سونوگرافی فقط شکل ظاهری کبد و اندازه آن را نشان میدهد. هدف از بیوپسی رؤیت سلولهای کبدی و ساختار میکروسکوپی آن است که از سونوگرافی و حتی Ctscan و MRI هم برنمیآید و فرزند شما حتماً باید بیوپسی شود.
ویروس C تمایل زیادی به مزمن شدن دارد، 70 تا 85% موارد هپاتیت C به فرم مزمن تبدیل میشوند. هپاتیت C به فرم مزمن تبدیل میشوند. هپاتیت C هم مثل هپاتیت B در فرم مزمن کاملاً بدون علامت است و فقط به دنبال بررسیهای آزمایشگاهی کشف میشود. شایعترین علامتی که بیماران هپاتیت C بیان میکنند خستگی است که معمولاً پس از کشف ویروس در خون بدان اشاره میکنند.
2 ماه پیش خون اهدا کردم. در کارتی که سازمان انتقال خون فرستاده وجود اختلال جزیی بیان شده که پس از پیگیری معلوم شد در خون من آنتیبادی برعلیه ویروس C وجود دارد آیا وجود این آنتیبادی یعنی من هپاتیت C دارم یا برعلیه آن ایمن هستم؟
در فصلهای قبلی اشاره کردیم که هپاتیت B با ردیابی آنتیژن ویروس کشف میشود ولی پیدا کردن آنتیژن ویروس C مشکل و تقریباً غیرممکن است. آنتیبادی برعلیه ویروس C ایمنیزا نیست و کشف آن در خون نشانه آلودگی است.
در یک آزمایش برای استخدام متوجه آنزیمهای کبدی بالا شدم در بررسی بعدی معلوم شد آنتیبادی علیه HCV در خون من وجود دارد آیا باید بررسی بیشتری انجام شود؟
در صورت مثبت شدن آنتیبادی علیه ویروس C احتیاج به تأیید تشخیص میباشد قدم بعدی انجام آزمایشی به نام Riba است تأیید نهایی عفونت C با آزمایش PCR است. البته اگر بیمار جزو گروههای با شانس عفونت بالا مثل معتادان تزریقی، بیماران تالاسمی و هموفیلی باشد مثبت بودن آنتیبادی برعلیه هپاتیت C تشخیص را مسجل کرده و میتوان از آزمایشهای تأییدی مثل Riba و PCR استفاده نکرد.
حدود 10 سال پیش تحت عمل جراحی قرار گرفتهام و به علت خونریزی به من 2 واحد خون تزریق شد امسال پس از اهدای خون متوجه ابتلا به هپاتیت C شدم و شنیدهام که این هپاتیت بسیار خطرناک و کشنده است آیا امیدی وجود دارد؟
هپاتیت C بیماری بی سر و صدایی است به همین علت معمولاً دیر تشخیص داده شده و عواقب بیشتری برجای میگذارد از طرف دیگر شانس ناقل سالم ماندن در آن کمتر از هپاتیت B است و در بیشتر موارد هپاتیت فعال ایجاد میشود. سیروز نیز در این هپاتیت بیشتر از هپاتیت B دیده میشود. بنابر این سیر هپاتیت C خطرناکتر از B است. ولی خوشبختانه درمان برای هپاتیت C وجود دارد و نمیبایست نسبت به آینده ناامید بود.
3 ماه پیش آلودگی شوهرم به هپاتیت C معلوم شد. در آزمایشات به عمل آمده آنزیمهای کبدی او در حد طبیعی است ولی پزش توصیه کرده از کبد او نمونهبرداری شود. آیا این کار لازم است؟
در هپاتیت C هم مثل هپاتیت B اندازه آنزیمها شاخصی از کار کبد است ولی دقت آنها مثل هپاتیت B نیست. در عفونت هپاتیت C آنزیمهای کبدی گاهی بالا و گاهی پایین است. بنابر این یک آنزیم پایین در هپاتیت C به معنی سالم بودن کبد نیست. به همین جهت توصیه میشود در تمام افرادی که آلودگی مسجل به هپاتیت C دارند (یعنی PCR آنها مثبت شده) بدون توجه به آنزیمهای کبدی بیوپسی انجام شود.
برادرم معتاد است به توصیه پزشک از نظر هپاتیت C بررسی شد که متأسفانه آنتیبادی برعلیه ویروس C در آن مثبت است آیا باید برای او PCR انجام شود؟
گروهی از افراد که شانس بالای آلودگی به ویروس C دارند مثل معتادان تزریقی و افرادی که مکرراً خون دریافت کردهاند (مانند بیماران تالاسمی و هموفیلی) حتماً باید از نظر آنتیبادی علیه ویروس C بررسی شوند. در صورتی که آنتیبادی مثبت باشد بدون توجه به اندازه آنزیمها و بدون احتیاج به تأیید تشخیص با آزمون PCR ، میباید بیوپسی کبدی انجام شود.
آیا برای مبتلایان به هپاتیت C محدودیتی از نظر ازدواج وجود دارد؟
یکی از راههای انتقال هپاتیت C، انتقال از راه تماس جنسی با فرد آلوده است. ولی شانس این انتقال بسیار پایین میباشد به طوری که در اغلب موارد هپاتیت C از همسر به طرف مقابل منتقل نمیشود بنابر این فرد آلوده به هپاتیت C میتواند ازدواج کند.
$ هپاتیت C برخلاف هپاتیت B بندرت از مادر به جنین منتقل میشود. بنابر این بارداری برای زنان آلوده مجاز است و میتوان به این گروه اطمینان داد که فرزندشان آلوده نخواهد شد. باید به خاطر داشت در صورت آلوده بودن مادر به ویروس ایدز شانس انتقال به جنین زیاد بوده و بهتر است برای جلوگیری از آلودگی جنین، زایمان به طریق سزارین انجام شود.
یکی از فرزندام به علت نارسایی کلیه دیالیز میشود از همین طریق به هپاتیت C آلوده شده است. آیا بقیه افراد خانواده باید واکسن هپاتیت بزنند؟
برای هپاتیت C واکسنی تهیه نشده است و واکسن موجود در بازار برعلیه هپاتیت B میباشد. البته نمیبایست از وجود فردی آلوده به هپاتیت C در منزل واهمه داشت زیرا این ویروس به سختی منتقل میشود و شانس انتقال آن در تماسهای معمولی از هپاتیت B هم کمتر است.
شوهرم هپاتیت C دارد و بیماری را از طریق سرنگ آلوده گرفته است آیا رژیم غذایی خاصی را باید رعایت کند؟
خیر برای بیماران هپاتیتی تا موقعی که به سیروز (نارسایی کبدی) مبتلا نشدهاند رژیم غذایی خاصی وجود ندارد و میتوانند از همه گروههای غذایی مثل مردم عادی بهره ببرند. تنها پرهیز جدی آنها نوشیدن الکل است. بیمار مبتلا به هپاتیت C به هیچ وجه نباید از مشروبات الکلی استفاده کند. زیرا به شدت روند بیماری را تسریع میکند.
$ سیگار کشیدن برای همه مردم خطرناک است. در مورد بیماران مبتلا به هپاتیت C اخیراً گزارش شده که گروهی که سیگار میکشند درگیری کبدی وسیعتری در نمونهبرداری نشان دادهاند و به همین علت بدتر به درمان جواب میدهند. بنابر این بهتر است مبتلایان به هپاتیت C از سیگار کشیدن پرهیز کنند.
دخترم به علت ابتلا به تالاسمی مدتها خون تزریق میکرد. 2 سال است که هپاتیت C هم گرفته است. آیا این بیماری در افراد تالاسمی خطرناکتر است؟
خود بیماری تالاسمی تأثیری بر روند هپاتیت C ندارد. ولی تزریقات مکرر خون در این بیماران باعث بالا رفتن ذخیره آهن و رسوب آن در ارگانهای حیاتی از جمله کبد میشود. در بیماران هپاتیت C که رسوب آهن هم در کبد وجود دارد سیر بیماری خطرناکتر و سریعتر است. ولی خوشبختانه بیماران تالاسمی بسیار بهتر از مردم عادی به درمانهای ضدویروسی پاسخ میدهند. حتی درگروهی از بیماران استفاده از داروهای ضد ویروسی نظیر انترفرون روند آسیب کبدی را معکوس کرده و ایجاد بافت همبندی (فیبروز) به جای بافت اصلی کبدی را کاهش میدهند. به عبارت دیگر حتی ممکن است انترفرون، در کبد بیماران تالاسمی سیروز را مداوا کرده و سلولهای سالم را جایگزینی کند.
در روزنامه خواندم که یکی از شایعترین گروههای آلوده به هپاتیت C معتادان تزریقی هستند. برای کاهش شانس انتقال در این گروه باید چه تدابیری اندیشید؟
متأسفانه اعتیاد علاوه بر انواع خطرات روانی و اجتماعی که دارد باعث انتقال بسیاری از بیماریهای عفونی از جمله ایدز و هپاتیتها میشود. در بین معتادان، هپاتیت C بسیار شایع بوده و تا 80% معتادان که از تزریق مواد مخدر استفاده میکنند به هپاتیت C آلوده هستند. بسیاری از معتادان همزمان به هپاتیت C و ایدز یا هپاتیت B مبتلا هستند که بیماری را بسیار خطرناکتر کرده و درمان آن را هم مشکلتر میسازد. عامل اصلی این انتقال، استفاده اشتراکی از سوزن و سرنگ بین معتادان است که مستقیماً خون الوده را به فرد بعدی تزریق کرده و او را مبتلا میسازد. به علت عفونتزایی بالای ویروس هپاتیت C حتی چند تزریق هم میتوانند فرد را بیمار کند بنابر این تزریقات تفننی هم آلوده کننده و بیماریزاست.
برای جلوگیری و یا کاهش شانس ابتلا به آلودگی باید موارد زیر رعایت شود:
6. 1. در صورت امکان بیمار باید اعتیاد خود را ترک کند.
7. 2. اگر ترک اعتیاد بنا به دلایل مختلف امکان نداشت شیوه مصرف تغییر کند و از روش تزریق استفاده نشود.
8. 3. در صورت استمرار تزریق از سرنگهای یکبار مصرف استفاده شده و پس از هر بار تزریق سرنگ دور انداخته شود.
9. 4. در صورتی که وسایل مورد استفاده به خون یا ترشحات دیگر آلوده شده، باید آنها را کاملاً با آب شسته و از مواد ضدعفونی کننده نظیر وایتکس برای 20 دقیقه استفاده کرد. خون خشک شده هم میتواند ویروس را برای مدتها زنده و عفونتزا نگاه دارد، بنابر این وسایل مورد استفاده باید کاملاً از خون پاک شوند.
10. 5. به هیچ وجه نباید از سرنگ و سوزن و سایر وسایل به طور اشتراکی استفاده کرد حتی شستشو و ضدعفونی کردن سرنگ مجوزی برای استفاده اشتراکی سرنگ و سوزن نیست.
در سیر هپاتیتهای مزمن دو بیماری خطرناک ممکن است ایجاد شوند. این دو بیماری عبارتند از سیروز و سرطان کبدی.
هپاتیت B معمولاً مسیر بیضررتری داشته و درصد کمی از هپاتیتهای مزمن ناشی از آن به سیروز و حتی درصد کمتری به سرطان کبدی میرسند. اما در هپاتیت C این میزان بالاتر است. بین 30 تا 50% موارد هپاتیتC پس از سالها به مرحله سیروز میرسند. در حدود 50% موارد نیز سرطان کبدی ایجاد میشود. در کشور ایران برخلاف غرب شایعترین علت سیروز و سرطان کبدی عفونت با ویروسهای هپاتیت است. به همین علت انتظار میرود با سد کردن راههای انتقال هپاتیتهای B و C روز به روز موارد کمتری از سیروز و سرطان کبدی ایجاد شود.
آیا سیروز همان هپاتیت مزمن است؟
خیر، هپاتیت مزمن یعنی وجود ویروس بیش از 6 ماه در خون فرد مبتلا در حالی که سیروز تعریفی براساس علائم بیمار و تغییرات ساختمانی کبد دارد. هپاتیتهای مزمن ممکن است در سیر خود به سیروز تبدیل شوند.
من ناقل هپاتیت B هستم که در پیگیری شش ماهه آنزیمهای کبدیم بالا رفته است. آیا به سیروز مبتلا شدهام؟
بالا رفتن آنزیمهای کبدی نشانهای از فعال شدن ویروس و آغاز تخریب کبدی میباشد که بدان هپاتیت مزمن گویند. سیروز نتیجه نهایی چنین تخریبی است. خوشبختانه درمانهای فعلی تا حد زیادی جلوی تخریب کبدی را گرفته و مانع تبدیل هپاتیت مزمن به سیروز میشوند.
$ بافت سالم کبدی مجموعهای از سلولهاست که کارکرد مشخصی دارند در اثر ویروسهای هپاتیت به سلوهای کبدی آسیب میرسد. در کبد نیز مثل بقیه ارگانها وقتی سلولها از بین بروند بافت همبندی یا فیبروز به وجود میآید. بافت فیبروز تقریباً شبیه بافتی است که در صورت به وجود آمدن زخم در پوست ایجاد میشود. وقتی بافت فیبروز جایگزین سلولهای سالم کبدی شود ساختمان این عضو نمای گرهی پیدا میکند. به حالت جانشینی بافت فیبروز در کبد و ایجاد حالت گره گره در کبد، سیروز گویند.
سیروز چگونه تشخیص داده میشود؟
تشخیص سیروز بر مبنای علائم بالینی، تصاویر رادیولوژی و نمونهبرداری کبد است. معمولاً در سونوگرافی کبد نمای گرهی دیده میشود. در مطالعه ساختمان کبد با میکروسکوپ که روی نمونه بیوپسی انجام میشود میزان فیبروز به وجود آمده تعیین کننده سیروز است.
شکل
علائم بالینی سیروز چیست؟
علائم بالینی سیروز وابسته به اختلالاتی است که ناشی از عدم تولید برخی مواد حیاتی در کبد میباشد. از جمله این علائم میتوان به آب آوردن شکم (آسیت)، تورم پاها، زرد شدن چشم، تمایل به خونریزیهای سطحی و کبودی، خونریزیهای گوارشی در اثر واریس مری، قرمز شدن کف دست، بزرگ شدن سینهها در مردان، کوچکی بیضهها و کاهش میل جنسی در مردان برجسته شدن رگهای سطحی در صورت و شکم، بزرگی طحال، اختلالات هشیاری و آنسفالوپاتی و برخی علائم دیگر اشاره کرد.
آیا سیروز همیشه علائم دارد؟
در مورد وجود علائم چند نکته مهم وجود دارد. اولاً ظرفیت کارکرد کبدی بسیار بالاست. چنان که حتی اگر 15 تا 20% سلولهای کبدی سالم بمانند هیچ علامتی بروز نکرده و فرد متوجه بیماری خود نمیشود. بنابر این ممکن است سیروز 50% کبد را از بین برده باشد ولی علامتی بروز نکند. از طرف دیگر حتی در تخریبهای 70 تا 80% سلولهای باقی مانده فعالیت بقیه سلولها را جبران میکنند که به این حالت سیروز جبران شده گویند. در سیروز جبران شده علائم حاد وجود ندارد و برخی علائم معمولی از قبیل کوچکی کبد و بزرگی طحال و سینهها دیده میشوند. در صورت پیشرفت بیماری و تخریب بیشتر یا عدم رعایت رژیم غذایی و دستورات دارویی که بار بیشتری به سلولهای باقی مانده تحمیل شود این حالت جبرانی از بین رفته و علائم حاد بروز میکند که به آن سیروز جبران نشده میگویند. اغلب علائم حاد مثل آب آوردن شکم، زرد شدن و اختلالات هشیاری در صورت عدم جبران کبدی بروز میکنند.
چرا در سیروز شکم و پاها متورم میشوند؟
در بیماری سیروز تولید پروتئین آلبومین مختل میشود. وظیفه این پروتئین نگهداشتن مایع داخل رگهاست. در نتیجه در سیروز مایع از داخل رگها به بیرون نشت میکند که باعث تورم در شکم و پاها میشود.
برای جلوگیری از آسیت (آب آوردن شکم) و تورم پاها چه باید کرد؟
رعایت دستورات غذایی مهمترین اصل است. عدم مصرف نمک و محدودیت مصرف مایعات کمک بزرگی در جهت عدم ایجاد آسیت میکند مصرف داروهای ادرارآور نظیر اسپیرنولاکتون (آلداکتون) و فوروسماید (لازیکس) مانع تجمع مایع میشود. یکی از راههای مناسب بررسی آب آوردن شکم وزن کردن روزانه بیمار است. در صورت افزایش ناگهانی وزن بیمار باید به پزشک خود اطلاع دهد تا با دستورات مناسب مایع اضافی از بدن دفع شود.
من بیمار سیروزی هستم. پوست بدنم به راحتی و با ضربههای جزیی تغییر رنگ داده و کبود میشود. آیا این مسئله ربطی به سیروز دارد؟
در بیماری سیروز به دو علت تمایل به خونریزی وجود دارد: از یکطرف به علت اختلال کارکرد کبد عوامل انعقادی ساخته نمیشوند. از طرف دیگر به علت عدم تصفیه سموم خون توسط کبد محیط نامناسبی در بدن ایجاد میشود که پلاکتها (سلولهای ریزی که مانع خونریزی میشوند) از بین میروند. بنابر این تمایل زیادی برای خونریزیهای سطحی و کبود شدن وجود دارد.
2 هفته پیش متوجه بزرگی ناگهانی شکم شدم که در بررسی معلوم شد کبدم از کار افتاده و به سیروز مبتلا هستم. طبق تجویز پزشک باید تحت آندوسکوپی قرار بگیرم ولی تا بحال هیچ علائم گوارشی مثل درد معده و غیره نداشتهام آیا انجام آندوسکوپی لازم است؟
آندوسکوپی روشی است که دوربین کوچکی از طریق دهان وارد مردی و معده شده و محیط داخلی مری و معده و ابتدای روده مستقیماً مشاهده میشود.
در بیماران سیروزی گردش خون کبد بدرستی انجام نمیشود به همین علت خون به سمت ارگانهای قبل از کبد مثل معده و طحال پس میزند. تجمع خون در عروق معده باعث بیرونزدن رگهای خونی در مری میشود که به آن واریس میگویند. دقیقاً مثل واریس پا که در اثر ایستادن طولانی مدت ایجاد میشود. این واریسها معمولاً بدون علائم هستند ولی آمادگی زیادی برای پاره شدن و خونریزی گوارشی به صورت استفراغ خونی، مدفوع قیری و خونریزی همراه مدفوع دارند. بنابر این هر بیماری که تشخیص سیروز دارد باید آندوسکوپی شده و وضعیت واریسها معلوم شده و درمان مناسب را دریافت کند.
شکل
مرد 38 سالهای هستم که به دنبال زرد شدن تحت بررسی قرار گرفتم و معلوم شد سیروز دارم. در حین معاینه پزشک اشاره کرد که سینههایم بزرگتر از حد معمول است چرا در بیماری سیروز این تغییرات به وجود میآید؟ ایا با عمل جراحی میتوانم سینهها را کوچک کرد؟
کبد محل سوخت و ساز برخی هورمونهای جنسی است. در بدن همه مردم هر دو نوع هورمونهای مردانه و زنانه تولید میشود. ولی در بیماران سیروزی تخریب هورمونهای زنانه کمتر میشود. در نتیجه مردان مبتلا به سیروز تحت تأثیر هورمونهای زنانه قرار میگیرند و سینههای بزرگ و بیضههای کوچک پیدا میکنند. همچنین میل جنسی آنها کاهش مییابد. قرمزی کف دست نیز به علت بالا رفتن همین هورمونهاست. بنابر این برداشتن آنها هم چاره کار نیست و سینهها مجدداً رشد میکنند.
چند سال است که به علت سیروز تحت درمان هستم. معمولاً درد خفیف و احساس سنگینی در سمت چپ شکم دارم با توجه به این که کبد در سمت راست است چرا در در سمت چپ احساس میکنم؟
باید توجه داشت که در طی سیروز اصولاً دردی در ناحیه کبد احساس نمیشود همچنین کبد کوچکتر میشود. بنابر این بیمار سیروزی درد و احساس سنگینی در سمت راست برخلاف هپاتیتهای حاد نخواهد داشت. در عوض به علت تجمع خون در طحال این عضو بزرگ میشود. طحال در سمت چپ قرار دارد و بزرگی آن سبب احساس درد خفیف و سنگینی در سمت چپ شکم میشود.
آیا بزرگی طحال خطرناک است؟
وظیفه طحال ذخیره خون و فعالیتهای ایمنی است. بزرگی طحال باعث تجمع بیشتر خون در آن و در نتیجه از بین رفتن سلولهای خونی مثل گلبولهای قرمز و سفید و به ویژه پلاکتهاست. البته این عارضه خیلی خطرناک نیست و درمان جدی مثل برداشتن طحال در این شرایط لازم نیست.
پدرم سیروز دارد. 2 روز است بسیار بد اخلاق شده و شبها نمیخوابد آیا این مسئله ربطی به بیماری او دارد؟
تغییرات رفتار و دوره خواب از مهمترین علائم بیماران سیروزی است. در صورتی که بنا به عللی سیروز وارد مرحله جبران نشده گردد سموم موجود در خون توسط کبد تصفیه نشده و در شخص باعث تغییرات میشوند. در مراحل اولیه خلق و خوی بیمار تغییر میکند ممکن است گوشهگیر و پرخاشجو شود. شبها بیدار میماند و روزها میخوابد. در صورت عدم درمان افت هشیاری پیدا کرده و شناسایی او مختل میشود. رفتارهای عجیب میکند. کم کم خوابآلود میشود و در مرحله نهایی به کما میرود. این حالت را آنسفالوپاتی (آسیب مغزی) کبدی مینامند. بنابر این به محض بروز چنین علائمی مثل تغییرات رفتاری و دورههای خواب باید به پزشک مراجعه شود تا علت آن معلوم و درمان مناسب انجام شود.
کدام علل سبب سیروز جبران نشده و آنسفالوپاتی (آسیب مغزی) کبدی میشوند؟
2 دسته علت بزرگ وجود دارند. از یکطرف تجمع سموم در خون و از طرف دیگر مصرف برخی داروها باعث ایجاد آنسفالوپاتی میشوند. مهمترین سموم آمونیاک است که از مصرف مواد پروتئینی حاصل میشود. بنابر این عدم رعایت رژیم غذایی و مصرف گوشت قرمز زمینهساز کمای کبدی است. خونریزیهای گوارشی نیز سبب افزایش آمونیاک خون و کمای کبدی میشوند. هرگونه عفونت به ویژه عفونتهای داخل شکم از جمله سایر علل کمای کبدی هستند. داروهایی که بر اعصاب اثر میکنند نیز به علت عدم تصفیه در کبد میتوانند بیمار را به سمت کمای کبدی هدایت کنند. مهمترین این داروها عبارتند از داروهای آرامبخش نظیر دیازپام و فلورازپام، مسکنهای مخدری مثل داروهای کدئیندار، مرفین و پتیدین. مصرف مستقیم مواد مخدر مثل تریاک هم میتوانند سبب ایجاد کمای کبدی در بیمار سیروزی شود.
آیا داروهای متعددی که بیماران سیروز مصرف میکنند باعث برگشت سلولهای کبدی میشوند؟
متأسفانه پس از به وجود آمدن سیروز معمولاً بازگشتی وجود ندارد. داروهایی که بیماران سیروزی مصرف میکنند برای حفظ کیفیت زندگی و جلوگیری از پیشامدهای خطرناک مثل خونریزیهای گوارشی، آسیت و کمای کبدی است. در بیماران سیروزی که علت از کار افتادن کبد ویروس باشد داروهای ضدویروسی هم به رژیم دارویی اضافه میشود تا از پیشرفت بیشتر بیماری جلوگیری کند. گرچه شاید مصرف داروهای ضدویروسی فیبروز کبد در بیماران سیروزی را کاهش داده و تعداد سلولهای سالم کبد را بیشتر کند.
مدت کوتاهی است که بیماری سیروز در بردارم تشخیص داده شده است چه داروهایی برای این بیماری وجود دارد؟
داروهای یک بیمار سیروزی مشتمل بر تعداد زیادی داروهای مختلف است. این داروها عبارتند از شربت لاکتولوز، قرصهای پروپرانولول، ایزوسورباید، اسپیرنولاکتون، لازیکس، مولتی ویتامین و در برخی شرایط آلبومین، انواع آنتی بیوتیک و داروهای ضدویروسی (انترفرون، لامیوودین).
شربت لاکتولوز چه مصرفی در بیمار سیروزی دارد؟
لاکتولوز سه کارکرد عمده دارد:
اولاً این دارو یک ملین قوی است و مانع یبوست در بیمار سیروزی میشود. اجابت مزاج از راههای عمده دفع سموم است. بنابر این برای احتراز از کمای کبدی حداقل روزانه یک نوبت باید دفع مدفوع وجود داشته باشد. به همین جهت روزانه مصرف حداقل یک قاشق شربت لاکتولوز به بیماران سیروزی توصیه میشود. در صورتی که یبوست به وجود آید باید مصرف شربت افزایش یابد. زیر نظر پزشک حتی تا 12 قاشق در روز میتوان از شربت لاکتولوز استفاده کرد.
ثانیاً لاکتولوز محیط اسیدی در رودهها ایجاد میکند و مانع تجمع میکروبها و تولید سموم میشود.
ثالثاً مستقیماً میتواند اثر آمونیاک تولید شده در روده را خنثی کند به همین علت است که در صورت یبوست شدید و یا کمای کبدی لاکتولوز را تنقیه هم میکنند.
یکی از دوستانم به علت سیروز دو داروی پروپرانولول و ایزوسورباید مصرف میکند. مگر این دو دارو مربوط به قلب و عروق نیستند؟
این دو دارو در اصل برای بیماریهای قلب و عروق ساخته شدهاند ولی با کاهش فشار خون احتمال پاره شدن واریسهای مری و خونریزی گوارشی را کاهش میدهند. بنابر این از داروهای عمده بیماران سیروزی هستند که واریس مری دارند.
جایگاه داروهای ادرارآور در بیماران سیروزی چیست؟
برای جلوگیری از تجمع مایع در شکم و پاها از داروهای افزاینده ادرار استفاده میشود. این داروها همچنین به حفظ تعادل داخلی بدن مثل میزان سدیم و پتاسیم خون کمک میکنند. داروی مناسب در این شرایط اسپیرنولاکتون (آلداکتون) میباشد. تحقیقات اخیر نشان میدهد که مصرف یکجای این دارو تأثیر بهتری از دوزهای منقسم در طول روز دارد. مثلاً بجای مصرف هر 6 ساعت یکبار بهتر است 4 قرص یکجا صبح مصرف شود. فوروسماید (لازیکس) معمولاً فقط در شرایط حاد مثل آب آوردن شکم و تورم پاها استفاده میشود.
آیا استفاده از قرصهای مکمل ویتامینی اثر درمانی بر سیروز دارد؟
خیر، با توجه به رژیم غذایی دریافت برخی ویتامینها محدود میشود. بنابر این جهت ممانعت از عوارض کمبود ویتامین از داروهای مکمل مثل مولتی ویتامین استفاده میشود. هیچ یک از داروهای بیماران سیروزی از جمله مولتی ویتامین تأثیر درمانی بر سیروز ندارند بلکه به جهت بهبود کیفیت زندگی و پیشگیری به کار میروند.
پدرم سیروز دارد و طبق دستور پزشک در مصرف مواد پروتئینی احتیاط میکند. ولی 3 روز است که پزشک برای او تجویز سرم آلبومین کرده است آیا مگر آلبومین هم جز پروتئینها نیست؟
اجتناب در مصرف مواد پروتئینی مثل گوشت قرمز به علت حضور انواع پروتئینهاست که میتواند تبدیل به آمونیاک یا برخی دیگر سموم شود. آلبومین یکی از پروتئینهای اساسی در جریان خون است و وظایف مهمی دارد. در بیماران سیروزی به علت اختلال کار کبد تولید آلبومین کاهش مییابد و بیمار احتیاج به تزریق آلبومین پیدا میکند. معمولاً همراه با سرم آلبومین برای جلوگیری از تجمع آب اضافی از آمپول لازیکس هم استفاده میشود. باید توجه داشت که سرم آلبومین جزو داروهای همیشگی بیمار سیروزی نیست در شرایط خاصی مثل عدم تغذیه صحیح، تورم شکم و پاها و پایین آمدن سطح آن در خون ضرورت مییابد.
2 سال است سیروز دارم و مرتب دارو مصرف میکنم از 3 روز پیش متوجه افزایش وزن و بزرگ شکم شدهام که پزشک بجز افزایش داروهای ادرارآور، آنتیبیوتیک هم تجویز کرد. با توجه به این که علائم عفونت در هیچ قسمتی از بدن ندارم چرا باید آنتیبیوتیک مصرف کنم؟
یکی از علل زمینهساز کمای کبدی عفونتها به ویژه عفونتهای شکمی است. به همین علت در هر شرایطی که احتمال عفونت باشد باید با مصرف آنتیبیوتیک از به وجود آمدن آن پیشگیری کرد. یکی از محیطهای مناسب برای رشد باکتریهای آب جمع شده در شکم (آسیت) است بنابر این در بیماری که آسیت دارد تا موقعی که آب اضافی دفع نشده باید از آنتیبیوتیکها استفاده کرد. از طرف دیگر آنتیبیوتیکها با ریشهکن کردن تجمعهای میکروبی روده از تجزیه پروتئینها و تولید آمونیاک و سموم دیگر توسط آنها جلوگیری میکنند. به همین منظور معمولاً از آنتیبیوتیکهای قوی که روی عده زیادی از میکروبها اثر میکند مثل سیپیروفلوکساسین و مترونیدازول استفاده میشود.
پدرم دچار بزرگی ناگهانی شکم و زردی و رفتارهای عجیب شده که پس از بررسی کامل تشخیص سیروز ناشی از هپاتیت C داده شد. شنیدهام دارویی به نام انترفرون برای هپاتیت وجود دارد پس چرا برای پدرم داروهایی بجز آن تجویز شد؟
انترفرون داروی مناسبی برای هر دو هپاتیت B و C است ولی به علت تغییراتی که در سیستم ایمنی میدهد مصرف آن در بیماران سیروزی با اما و اگرهایی همراه است. در بیماری که سیروز جبران نشده دارد مصرف انترفرون ممنوع است ولی در سیروز جبران شده یعنی بیماری که علائم بالینی حاد و افت هشیاری ندارد میتوان از انترفرون استفاده کرد.
خواهرم سیروز ناشی از هپاتیت B دارد آیا مصرف داروی لامیوودین برای او ضرر دارد؟
لامیوودین برخلاف انترفرون در بیمار سیروزی منعی نداد و بدون ترس قابل استفاده است. البته با توجه به آن که این دارو تازه به بازار آمده نتایج قطعی آن معلوم نیست ولی به نظر میآید در بهبود علائم بیماران سیروزی ناشی از هپاتیت B تأثیر بسزایی دارد و در مقابل قطع آن با بازگشت ناگهانی و شدیدتر علائم همراه بوده است.
آیا داروهای ضدویروسی سیروز را درمان میکنند؟
داروهای ضدویروسی مانع تخریب بیشتر کبد توسط ویروس میشوند و تأثیر اندکی بر بافتهای فیبروز شده دارند. اگرچه مطالعات نشان داده که انترفرون تا حدودی از میزان فیبروز میکاهد ولی این به معنی بازگشت قطعی به شرایط عادی و بهبود کامل سیروز نیست.
رژیم غذایی مناسب برای بیماران سیروزی، چه نوع غذاهایی است؟
بیماران سیروزی باید از دو عامل پرهیز کنند یکی تجمع مایعات و دیگری مصرف موادی که منجر به تولید سموم و بار اضافی کار کبد میشوند. نمک از عناصر مهمی است که مانع دفع مایعات میشود بنابر این بیمار سیروزی باید محدودیت شدیدی نسبت به مصرف نمک اعمال کند. در واقع مصرف نمک چه در موقع طبخ و چه موقع مصرف غذا و یا همراه میوه و همچنین مصرف تنقلاتی که حاوی نمک میباشند برای فرد سیروزی ممنوع است. در شرایط عادی و سیروز جبران شده مصرف مایعات برای بیماران در حد معمول ممنوع نیست ولی در صورتی که علائم تجمع مایع مثل تورم شکم (آسیت) و تورم پا به وجود آید باید در مصرف مایعات هم محدودیت قائل شد. در مورد تجمع سموم بیمار سیروزی باید از مصرف پروتئینهای حیوانی پرهیز و بیشتر از پروتئینهای گیاهی و مواد نشاستهای استفاده کرد.
من بیمار سیروزی هستم و پزشک گفته در مصرف پروتئینهای حیوانی دقت کنم در چه غذاهایی پروتئینهای حیوانی یافت میشود؟
پروتئینهای حیوانی در گوشت قرمز (گوسفند و گوساله) و فرآوردههای مشابه (جگر، کله پاچه، سوسیس و کالباس) و گوشت سفید (مرغ و ماهی) و تخم مرغ یافت میشود. گوشت قرمز شامل انواعی از پروتئینهاست که بیشتر تبدیل به مواد سمی میشوند. بنابر این پرهیز اصلی بیماران سیروزی عدم مصرف گوشت قرمز میباشد. در صورتی که وضعیت بیمار مناسب بوده و علائمی نداشته باشد در حد 2 تا 4 وعده در ماه میتواند گوشت قرمز مصرف کند. گوشت سفید خطر کمتری در ایجاد آمونیاک و سایر سموم داشته و بیمار میتواند هفتهای 3 وعده از مرغ یا ماهی تغذیه کند.
تخممرغ منبع خوب آلبومین است. در صورتی که بیمار از نظر چربی و کلسترول منعی نداشته باشد هفتهای دو وعده سفیده تخممرغ میتواند جزو رژیم غذایی او قرار گیرد.
برای جایگزینی پروتئینهای حیوانی باید از چه غذاهایی استفاده کرد؟
میتوان منابع پروتئین گیاهی را جایگزین نمود. حبوبات (لوبیا، ماش و عدس)، سویا و قارچ از منابع غنی پروتئینهای گیاهی هستند و میتوانند تأمین کننده بقیه نیاز بیمار سیروزی به پروتئین باشند. البته بیمار سیروزی در روز نباید بیشتر از یک وعده از پروتئین (چه حیوانی و چه گیاهی) استفاده کند.
شکل
آیا مصرف میوه و سبزیجات برای بیمار سیروزی ضرر دارد؟
برعکس با توجه به محدودیتهای اعمال شده در زمینه فرآوردههای غذایی و مصرف داروهای متعدد و اختلال کار کبد، بیمار سیروزی باید به حد کافی از میوه و سبزیجات بهره ببرد تا توازن و تعادل مواد مغذی و ویتامینها در بدن وی حفظ شود.
آیا بیمار مبتلا به سیروز هم مثل هپاتیت حاد باید از مصرف چربیها پرهیز کند؟
با توجه به اختلال کارکرد کبد، هضم و جذب چربیها ممکن است در بیمار سیروزی مختل باشد بنابر این بهتر است از مصرف غذاهای چرب به ویژه غذاهای سرخ کردنی و روغنهای جامد بپرهیزد.
یک رژیم مناسب غذایی برای بیماران سیروزی شامل چه غذاهایی است؟
باید درصد عمدهای از رژیم بیمار مبتلا به سیروز را مواد نشاستهای تشکیل دهند. مثلاً استفاده از نان، برنج، سیب زمینی و ماکارونی به بیمار سیروزی توصیه میشود. در طول یک هفته بیمار میتواند سه وعده (مثل ناهار روزهای زوج) از مرغ یا ماهی استفاده کند. بقیه وعدهها میتواند شامل پروتئینهای گیاهی و میوه و سبزی و مواد نشاستهای باشد. یک وعده در هفته یا دو هفته هم میتواند گوشت قرمز ترجیحاً به صورت کباب استفاده کند.
آیا مصرف لبنیات در بیمار سیروزی محدودیت دارد؟
مواد لبنی هم از پروتئین غنی هستند و باید در مصرف آنها دقت شود. البته پروتئین مواد لبنی مثل تخممرغ بیضرر بوده و باعث ایجاد سموم نمیشود. بنابر این مصرف روزانه و در حد متوسط شیر، پنیر یا ماست ضرری برای بیمار ایجاد نمیکند.
پسرم مبتلا به سیروز است. شنیدهام که میتوان کبد را هم مثل کلیه پیوند زد. آیا اینکار امکانپذیر است؟
پیوند کبد راه حل قطعی درمان سیروز است ولی چند مشکل عمده بر سر راه آن وجود دارد:
اولاً عضو اهدایی جهت پیوند شدن کم بوده و فقط در موارد مرگ مغزی با رضایت اولیا دم میتوان از کبد متوفی استفاده کرد و مانند کلیه، فرد زنده نمیتواند کبد خود را اهدا کند. بنابر این بیمار منتظر پیوند باید مدتها در لیت انتظار بماند. البته در حال حاضر از پیوند قسمتی از کبد فرد زنده به خوبی استفاده شده است.
ثانیاً جراحی پیوند کبد طولانیتر و مشکلتر از کلیه بوده و به همین نسبت نتایج ضعیفتری از پیوند کلیه دارد.
ثالثاً بیماران پیوندی مدتها برای جلوگیری از رد عضو پیوندی باید تحت درمان با داروهایی که سیستم ایمنی را ضعیف میکنند قرار بگیرند بنابر این در معرض عفونتهای فرصت طلب قرار دارند. به همین جهت مراقبت بعد از پیوند بسیار حیاتی بوده و گاه هزینهای بیشتر از خود پیوند دارد.
به هرحال در صورت وجود امکانات مالی و عضو لازم، پیوند شدن راه حل مناسبی برای درمان بیماران سیروزی است و در ایران هم در دسترس میباشد.
آیا بیمار سیروزی ناشی از هپاتیتهای ویروسی پس از پیوند باز هم در معرض خطر دارد؟
پس از پیوند، ویروس هنوز در خون فرد وجود دارد پس باز هم کبد پیوندی را درگیر میکند. ولی مطالعات اخیر نشان داده که مصرف داروهای ضدویروسی پس از پیوند از تخریب کبد پیوند شده جلوگیری میکند. به هر حال تحقیقات در این زمینه بسیار نوپاست و باید در انتظار آینده بود.
من ناقل هپاتیت B هستم چند درصد ممکن است به سرطان کبد دچار شوم؟
گرچه ابتلا به ویروسهای مزمن هپاتیت ( C و B) یکی از عوامل زمینهساز سرطان کبدی است ولی شانس ابتلا بسیار پایین است. در واقع درصد قلیلی از بیماران هپاتیتی به سرطان کبدی دچار میشوند. بنابر این ترسی از این مورد نباید وجود داشته باشد. پیگیری دائمی فرد ناقل و انجام دورهای آزمایشات لازم باز هم شانس ابتلا به سرطان را کاهش میدهد.
علائم سرطان کبد چیست؟
مهمترین علامت تشدید علائم سیروز و زرد شدن و عدم پاسخ به درمانهای معمولی است. علائم عمومی نظیر کاهش وزن و اشتها نیز ممکن است دیده شوند. برای تشخیص، روشهای تصویربرداری مثل سونوگرافی یا Ctscan و نیز برخی یافتههای آزمایشگاهی مثل بالا رفتن پروتئینی به نام آلفافیتوپروتئین در خون نیز کمک کننده است.
آیا درمانی برای سرطان کبدی وجود دارد؟
متأسفانه سرطان کبد جزو گروهی از سرطانهاست که به درمانهای رایج سرطان مثل شیمی درمانی و پرتودرمانی خوب جواب نمیدهد. انجام اقدامات حمایتی برای بهبود کیفیت زندگی بیمار تنها درمان موجود فعلی برای سرطانهای کبدی است.
آیا احتمال ابتلا به سرطان در تمام هپاتیتهای مزمن یکسان است؟
عوامل مختلفی در ابتلا به سرطان کبد دخیل هستند. یکی از مهمترین عوامل سیروز است بنابر این چون هپاتیت C بیشتر به سیروز منجر میشود احتمال ابتلا به سرطان هم در آن بیشتر از هپاتیت B است. در صورتی که سیروز ناشی از مواد شیمیایی باشد شانس ابتلا به سرطان کبدی بیشتر میشود. عوامل منطقهای و نژادی و خانوادگی (مثل سابقه ابتلا بستگان نزدیک به سرطان کبد) نیز در ابتلا به سرطان مؤثرند.
برای جلوگیری از ابتلا به هپاتیت موارد زیر را رعایت کنند:
1. 1. پرهیز از مصرف آب و غذای آلوده
2. 2. رعایت موارد بهداشت فردی
3. 3. پرهیز از تزریق بیمورد خون
4. 4. ترک اعتیاد و عدم استفاده از سوزن اشتراکی
5. 5. عدم انجام کارهایی نظیر تاتو و خالکوبی و دندانپزشکی در جاهایی که نکات بهداشتی را درست رعایت نمیکنند.
1. 1. رعایت دستورات بهداشتی برای عدم انتقال ویروس به سایرین
2. 2. پیگیری 6 ماه یکبار کارکرد کبد
3. 3. واکسیناسیون اطرافیان
1. 1. رعایت دستورات بهداشتی برای عدم انتقال ویروس به سایرین
2. 2. مصرف صحیح و طبق دستور داروهای ضدویروسی
3. 3. پرهیز از داروهای شیمیایی و گیاهی بدون نظر پزشک
1. 1. رعایت دقیق رژیم غذایی و عدم مصرف نمک و گوشت قرمز
2. 2. مصرف دقیق داروهای تجویز شده
3. 3. عدم مصرف داروهای مخدر و آرامبخش و سایر داروها بدون نظر پزشک
4. 4. توزین روزانه و دقت در علائم اولیه کمای کبدی و خونریزیهای گوارشی
5. 5. مراجعه منظم و دائمی به پزشک برای پیگیری
انجمن حمایت از بیماران کبدی ایران پس از تلاش مستمر در سال 1376 با هدف رسیدگی به وضعیت بیماران کبدی (هپاتیتی) در کشور به ثبت رسید و اصول کاری خود را براساس حمایت از این بیماران قرار داد. فعالیت انجمن کبدی در زمینههای بهداشتی، درمانی، علمی، فرهنگی و اجتماعی است که به صورت غیرانتفاعی میباشد.
رسالت این انجمن علاوه بر بهبود بخشیدن وضعیت بیماران کبدی از لحاظ دارویی و درمانی، تلاش در جهت اصلاح نگاه عمومی جامعه و آموزش به تمامی اقشار مردم به منظور جلوگیری از شیوع بیشتر بیماری است.
بدیهی است که هرچه تعداد بیشتری از بیماران تحت پوشش انجمن قرارگیرند توانایی انجمن در انتقال نیازها و مشکلات به مسئولین افزایش مییابد.
هموطن گرامی با عضویت در انجمن حمایت از بیماران کبدی ایران ما را در راه یاری رساندن به بیماران یاری دهید.
حساب جاری : 1/10603 بانک ملت/ میدان ولیعصر تهران
فرم عضویت انجمن حمایت از بیماران کبدی ایران نام: نام خانوادگی: نام پدر: تاریخ تولد: شماره شناسنامه: میزان تحصیلات: متأهل مجرد آدرس منزل: تلفن منزل: آدرس محل کار: تلفن محل کار: نوع بیماری (در صورت بیمار بودن): نحوه پرداخت حق عضویت: سالانه 3000 تومان ماهانه 5000 تومان ماهانه 2000 توان و ……………………… (عضویت در انجمن برای افراد بیمار رایگان است) تاریخ: امضاء: